کلیات سعدی/مواعظ/مقصود عاشقان دو عالم لقای تست

  مقصود عاشقان دو عالم لقای تست مطلوب طالبان بحقیقت رضای تست  
  هر جا که شهریاری و سلطان و سروریست محکوم حکم و حلقه بگوش گدای تست  
  بودم بر آن که عشق تو پنهان کنم ولیک شهری تمام غلغله و ماجرای تست  
  هر جا که پادشاهی و صدری و سروریست موقوف آستان در کبریای تست  
  قومی هوای نعمت دنیا همی پزند قومی هوای عقبی و ما را هوای تست  
  هر جا سریست خستهٔ شمشیر عشق تو هر جا دلیست بستهٔ مهر و هوای تست  
  کس را بقای دائم و عهد قدیم نیست جاوید پادشاهی و دائم بقای تست  
  گر میکشی بلطف گر میکشی بقهر ما راضییم هرچه بود رای رای تست  
  امید هر کسی بنیازی و حاجتی است امید ما برحمت بی‌منتهای تست  
  هر کس امیدوار باعمال خویشتن سعدی امیدوار بلطف و عطای تست[۱]  

***


  1. این غزل از یک نسخهٔ خطی نقل شد. بعضی ابیات آن از شیخ است رجوع شود به ص ۱۱۶.)