این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
273
OMAR KHAYYAM
۴۰۵
ای یار ز روزگار باش آسوده | ||||||
واندوهِ زمانه کم خور از بیهوده | ||||||
چون کسوتِ عمر بر تنت چاک شود | ||||||
چه کرده و چه گفته و چه آلوده |
۴۰۶
ای نیک نکرده و بدیها کرده | ||||||
وانگاه بلطفِ حق تولّا کرده | ||||||
بر عفو مکن تکیه که هرگز نبود | ||||||
ناکرده چو کرده کرده چون ناکرده |
۴۰۷
اندازهٔ عمر بیش از شصت منه | ||||||
هر جا که قدم نهٔ بجز مست منه | ||||||
زان پیش که کلّهٔ سرت کوزه کنند | ||||||
رو کوزه ز دوش و کاسه از دست منه |
405.L. N.
406.N. A. I.This quatrain is by Abu Sa'íd Abu Khair; and is an answer to No. 420, which is attributed to Avicenna.
407.L. N. B.