تاریخ ایران باستان/قسمت دوم - مشرق قدیم/کتب پهلوی
روحانیین داخل شد و تحصیلات زیاد کرده، تاریخ ارمنستان را تا ۴۸۵ میلادی نوشت. بعض وقایع با تاریخ ایران قدیم مربوط است.
کتب پهلوی
از کتبی که بزبان پهلوی نوشته شده است در اینجا ذکری نمیکنیم، زیرا این کتابها راجع به مذهب زرتشت یا ادبیات است و موقع ذکر آنها جائی است، که از مذهب زرتشت یا ادبیات پهلوی صحبت خواهد بود. در این مبحث چنانکه از سرلوحهٔ آن معلوم است از منابع قدیم تاریخ مشرق و ایران باستان سخن میرود.
مؤلفین قرون اولیهٔ اسلامی
در باب مورّخین و نویسندگان قرون اولیهٔ اسلامی مقتضی است تذکر دهیم که نوشتههای آنها راجع به ایران قدیم از دو نوع خارج نیست: نوع اول فهرستهای مختصری است از اسامی شاهان ایران و وقایع سلطنت آنان، که از مآخذ غربی، یعنی یونانی و سریانی، اتخاذ شده، بطور ناقص همان چیزهائیرا که مورّخین یونانی نوشتهاند، با تصحیف اسامی، تکرار کرده و چیزهائی هم از مآخذ شرقی بر آن افزودهاند. عدهٔ این نوع کتابها خیلی محدود است. نوع دوّم کتبی است راجع بوقایع عالم، از قبل از ظهور اسلام و بعد از آن و ضمناً مؤلفین این کتب خواستهاند بقول خودشان از ملوک مجوس یا عجم، یا فرس و وقایع سلطنت آنها اطلاعاتی داده باشند. عدهٔ این نوع نویسندگان زیاد است، ولی نوشتههای آنان راجع بایران قدیم، یعنی بدورههائیکه قبل از دورهٔ ساسانی است، کم یا بیش، با اختلافاتی، همان داستانهای ما است و بخوبی دیده میشود که مآخذ آنها خداینامه، یا ترجمههای آن بعربی (باسم سیر ملوک الفرس و امثال آن) و یا شاهنامههای منثور یا منظوم ما بوده.
این نوع کتابها برای کسی، که بخواهد غور و تتبع در داستانهای ایران قدیم کند، مفید است، ولی در واقع امر این کتب را، باستثنای قسمتهائی که اطلاعاتی در باب دورهٔ ساسانی میدهد، نمیتوان جزو منابع تاریخ قدیم ایران بشمار آورد. برای