تاریخ ایران باستان/قسمت دوم - مشرق قدیم/۲ - کاوشها/فلسطین، نوبی
فرانسوی موسوم به پدرهای سفید از ۱۸۷۶ م. به حفریات و تحقیقات شروع کرد و نتائج آن بطبع رسید.[۱]
فلسطین در فلسطین حفریات با جد و جهد انگلیسیها و کمپانیها پیش میرود، ولی اشکالات کار خیلی زیاد و جهت آن از این حیث است که این صفحه همیشه مسکون بوده، مردمان مختلف از نژادهای گوناگون از کنعانیان گرفته تا اقوام معاصر ما در اینجا به نوبت سکنی گزیدهاند و بسا که روی تپهای چندین شهر یکی بعد از دیگری بنا شده. بنابراین در یکجا آثار تمدنهای مختلف از زیر خاک بیرون میآید: هر شهر که خراب میشده بر ارتفاع تپه میافزوده و شهر جدید را بر شهر خراب شده میساختند. گویند که عدّه چنین طبقات گاهی از ده و بیست تجاوز میکند. ارتفاع طبقه یا ضخامت آن بسته بطول زمانی است که شهری آباد بوده. گاهی یک طبقه در طبقه دیگر داخل شده، یعنی مواد طبقهٔ پائینتر را در طبقهٔ بالاتر بکار بردهاند. شاید بارانها هم در این کار دخالت داشته. به هرحال عالم آثار عتیقه باید بسیار رنج برد، تا آثار و علائم هر دوره یا عهدی را از دوره و عهد دیگر تمیز داده آن را بجا و طبقهٔ خود نسبت دهد. با وجود این کاوشها از ۱۸۹۲ جدا تعقیب میشود.
نوبی از زمانی که قشون انگلیسی و مصری نوبی، یا سودان کنونی را، تسخیر کرد، کاوشها در اینجا بمرور شروع شد (۱۹۰۰ م.).
از چند سال قبل باین طرف (۱۹۰۷) دار العلوم پن سیلوانی امریکائی شروع به حفریّات کرده آثار زیاد از دولت (مرات) از قرن اوّل قبل از میلاد بدست آورد. در خواندن خطوط این مملکت (گریففیز) زحمات بسیار متحمل شده بمقصود نزدیک گردید.
این است نتیجهٔ یک نظر اجمالی بتحقیقات و حفریاتی که در جاهای مختلف مشرق قدیم بعمل آمده. گفته میشود یک نظر اجمالی، زیرا مدخل تاریخ ایران قدیم گنجایش بیش از این را ندارد، ولی معلوم است که از تحقیقات و حفریات آنچه راجع به ایران قدیم باشد در جای خود مشروحتر ذکر خواهد شد.
در خاتمه زاید نیست گفته شود که حفریات و تحقیقات را اکنون هم جدّا تعقیب میکنند و هیئتهای علمی اروپائی و امریکائی در جاهای مختلف مشرق قدیم مشغول کارند. بنابراین باید امیدوار بود که تاریخ مشرق قدیم در آتیه نزدیک روشنتر از آنچه هست خواهد بود.
کارهای علماء بعد از کشف سرچشمههای نوین
قبل از کشف منابع جدیده کار علماء منحصر بود به اینکه اطلاعاتی از سرچشمههای قدیم و توریة بدست آورده تفسیر کنند، یعنی کار اینها بیشباهت نبود بشخصی که در جائی ایستاده قدم برمیدارد و میگذارد.[۲] با وجود این علمائی پیدا شدند و کتابهائی نوشتند که حالا هم اهمیت دارد، زیرا مدوّنی از مواد منابع قدیم است.[۳]
پس از آن علم تاریخ مشرق قدیم تغییر کرد، تغییرات دارای چند مرحله است و سه مرحلهٔ آن را که اساسیتر است ذکر میکنیم:
مرحلهٔ اولی پس از آنکه منابع جدید کشف شد، انقلابی در تاریخ مشرق قدیم پدید آمد و لازم شد که تجدید نظر در تاریخ مزبور کنند.
در ابتداء از جهت زیادی مواد علماء فرصت مداقهٔ کامل نداشتند و نیز فراموش کردند این نکته را در نظر گیرند که تاریخ مشرق قدیم چند هزارساله است، در این مدّت مدید عهود و دورههائی بوده و زبان، مذهب و سائر چیزهای عهدی در عهد دیگر تغییر کرده. در نتیجهٔ این اشتباه چیزهائی را، که از اسناد دوره بطالسه مثلاً بدست آورده بودند شامل سه هزار سال قبل از آن میداشتند یا تاریخ بابل را از اسناد آسوری استنباط میکردند. این نکته نیز از نظرها محو شد، که در موقع تجدید نظر در علمی یا در موقعی که علم جوانی میخواهد جای علم قدیم را بگیرد،