از وبگاه تنزیل و نرم‌افزار جامع تفاسیر نور متن اصلی: سورة إبراهیم در ویکی‌نبشته عربی

به نام خداوند بخشنده مهربان‏

الر (حروف مقطعه و اسرار الهی است) این قرآن کتابی است که ما به تو فرستادیم تا مردم را به امر خدایشان از ظلمات (جهل و کفر) بیرون آری و به عالم نور رسانی و به راه خدای مقتدر ستوده صفات رهسپار گردانی. (۱)

خدایی که هر چه در آسمان‌ها و زمین است همه ملک اوست، و وای بر کافران از عذابی سخت. (۲)

یعنی آنان که زندگانی دنیا را بر آخرت مقدم و محبوب‏تر دارند و خلق را از راه خدا باز دارند و آن راه راست را (به شک و شبهات) کج کنند، آنان در گمراهی بسیار دورند. (۳)

و ما هیچ رسولی در میان قومی نفرستادیم مگر به زبان آن قوم تا بر آن‌ها (معارف و احکام الهی را) بیان کند، آن گاه خدا هر که را خواهد به ضلالت وا می‏گذارد و هر که را خواهد به مقام هدایت می‏رساند و او خدای مقتدر داناست. (۴)

و ما موسی عمران را با آیات خود (با تورات و معجزات، بر فرعونیان) فرستادیم که قومت را از ظلمات (جهل و گمراهی) بیرون آور و به عالم نور رسان و روزهای خدا را به یاد آن‌ها آور، که در این یادآوری بر هر شخصی که صبور و شکرگزار است دلایل روشنی نهفته است (ایام‌اللَّه را برخی به ایام عهد الست و روزگار عالم ذر، و برخی به ایام ظهور پیغمبران و برخی حوادث عظیم لطف بر مؤمنان و قهر بر کافران تفسیر کرده‏اند). (۵)

و (ای رسول ما) یاد کن وقتی که موسی به قوم خود گفت: به خاطر آورید این نعمت بزرگ خدا را بر خودتان که شما را از فرعونیان نجات داد که آن‌ها شما را به ظلم و شکنجه سخت می‏افکندند و پسرانتان را کشته و دخترانتان را (به ذلت و بیچارگی) زنده می‏گذاشتند و در این امور ابتلا و امتحان بزرگی از جانب خدایتان بر شما بود. (۶)

و (باز به خاطر آرید) وقتی که خدا اعلام فرمود که شما بندگان اگر شکر نعمت به جای آرید بر نعمت شما می‏افزایم و اگر کفران کنید عذاب من بسیار سخت است. (۷)

و (باز به یاد آرید که) موسی گفت: اگر شما و همه اهل زمین یک مرتبه کافر شوید خدا (از همه) بی‏نیاز و ستوده صفات است. (۸)

آیا اخبار بسیاری از پیشینیان شما مانند قوم نوح و عاد و ثمود و اقوام بعد از این‌ها که جز خدا کسی بر احوالشان آگاه نیست به شما نرسیده که پیغمبرانشان آیات و معجزات روشن بر آن‌ها آوردند و آن‌ها (از تعجب و خشم) دست به دهان فرو برده می‌گفتند که ما به هر چه شما پیغمبران مأمور تبلیغ آن هستید کافریم و هم در آن‌چه شما ما را بدان دعوت می‏کنید شک و تردید داریم. (۹)

رسولان در جواب آن‌ها گفتند: آیا در خدا که آفریننده‌ی آسمان‌ها و زمین است شک توانید کرد؟ خدایی که شما را به مغفرت و آمرزش از گناهانتان می‏خواند و می‏خواهد به اجل معین و عمر طبیعی برساند. باز کافران گفتند: ما شما (پیغمبران) را مثل خود بشری بیشتر نمی‏دانیم که می‏خواهید ما را از آن‌چه پدران ما می‏پرستیدند منع کنید، پس (اگر به راستی پیغمبر هستید) برای ما حجت و معجزی آشکار (که ما را مجبور به ایمان کند) بیاورید. (۱۰)

رسولان باز به کافران پاسخ دادند که آری ما هم مانند شما بشری بیش نیستیم لیکن خدا بر هر کس از بندگان که بخواهد (به نعمت بزرگ نبوت) منّت می‏گذارد، و ما را نرسد که برای شما آیت و معجزی الّا به اذن و دستور خدا بیاوریم، و مؤمنان (در هر حال) باید تنها به خدا توکل کنند. (۱۱)

و چرا ما بر خدا توکل نکنیم در صورتی که خدا ما را به راه راستمان هدایت فرموده؟ و البته (در راه اطاعت و رضای خدا) بر آزار و ستم‌های شما صبر خواهیم کرد، و ارباب توکل باید (در همه حال خوش و ناخوش) تنها بر خدا توکل کنند. (۱۲)

باز کافران به رسولان پاسخ دادند که ما البته شما را از شهر و دیار خود بیرون می‌کنیم مگر آن‌که به آیین ما برگردید، در این حال (که رسولان مأیوس از ایمان کافران شدند) خدا به آن‌ها وحی فرمود که (غم مخورید) البته ما ستمکاران را هلاک خواهیم کرد. (۱۳)

و محققاً ما شما رسولان (و پیروانتان) را در سرزمین کافران پس از هلاک آن‌ها (با آسایش و ایمنی) ساکن می‏گردانیم و این (آسایش) نصیب کسی است که از مقام من خائف است و از وعده قهر و عقاب من می‏ترسد. (۱۴)

و (از خدا) فتح و پیروزی خواستند (و البته فتح و فیروزی بر حسب وعده ما نصیب رسولان خداست) و نصیب هر ستمگر جبار هلاکت و حرمان است. (۱۵)

از پی گردنکش عنود آتش دوزخ خواهد بود و آبی که به او آشامند (در دوزخ) آب پلید چرکین است. (۱۶)

که آن آب پلید را جرعه جرعه می‏آشامد و هیچ گوارای او نشود، و از هر جانب مرگ به وی روی آور شود ولی نمیرد و فراروی او عذابی سخت خواهد بود. (۱۷)

مثل اعمال کسانی که به خدا کافر شدند به خاکستری می‏ماند که در روز تند باد شدید همه به باد فنا رود، که از همه کوشش خود هیچ نتیجه نبرند. این همان ضلالت (و حسرت) دور (از طریق نجات) است. (۱۸)

(ای بشر) آیا ندانستی که خدا آسمان‌ها و زمین را به حق و برای مقصود بزرگی آفریده و اگر بخواهد شما (جنس بشر) همه را در زمین نابود می‏سازد و خلقی دیگر از نو می‌آفریند؟ (۱۹)

و این کار اصلاً بر خدا دشوار نیست. (۲۰)

و (روزی که) مردم از قبرها برانگیخته و به پیشگاه خدا حاضر شوند آن گاه ضعیفان به گردنکشان گویند: ما (در دنیا) تابع رأی شما بودیم آیا (امروز) شما هیچ از عذاب خدا ما را کفایت خواهید کرد؟ جواب دهند که اگر ما را از خدا سعادت هدایت بود ما هم شما را هدایت می‏کردیم، اکنون هر چه جزع و التماس کنیم یا صبر و تحمل، یکسان است و هیچ (از عذاب) گریزگاهی نداریم. (۲۱)

و چون حکم (قیامت) به پایان رسید (و اهل بهشت از اهل دوزخ جدا شدند) در آن حال شیطان (برای نکوهش و تمسخر کافران) گوید: خدا به شما به حق و راستی وعده داد و من به خلاف حقیقت شما را وعده دادم و خلف وعده کردم و بر شما (برای وعده دروغ خود) هیچ حجت و دلیل قاطعی نیاوردم و تنها شما را فراخواندم و شما اجابتم کردید، پس (امروز شما ابلهان که سخن بی‏دلیل مرا پذیرفتید) مرا ملامت مکنید بلکه نفس (پر طمع) خود را ملامت کنید، که امروز نه من فریادرس شما خواهم بود و نه شما فریادرس من توانید بود، من به شرکی که شما به (اغوای) من آوردید معتقد نیستم، آری (در این روز) ستمکاران عالم را عذابی دردناک خواهد بود. (۲۲)

و آنان را که به خدا ایمان آورده و عمل صالح کردند در بهشت‌هایی برند که زیر درختانش نهرها جاری است و همیشه به فرمان خدای خود در آن بهشت مخلدند و تحیت آنان در آنجا سلام است. (۲۳)

(ای رسول) آیا ندیدی که چگونه خدا کلمه پاکیزه را به درخت پاک و زیبایی مثل زده که اصل ساقه آن برقرار باشد و شاخه آن به آسمان (رفعت و سعادت) بر شود؟ (۲۴)

و آن درخت پاک و زیبا به اذن خدا همه اوقات میوه‏های مأکول و خوش دهد (مثل جان پاک با دانش و معرفت و افکار و کردار نیکو در منفعت دائم برای خود و دیگران بدان درخت زیبای پر ثمر ماند). و خدا (این گونه) مثل‏های واضح برای تذکر مردم می‏آورد. (۲۵)

و مثل کلمه کفر (و روح پلید) مانند درخت پلیدی است که ریشه‏اش به قلب زمین نرود بلکه بالای زمین افتد و (زود خشک شود و) هیچ ثبات و بقایی ندارد. (۲۶)

خدا اهل ایمان را با عقیده‌ی ثابت در حیات دنیا و در آخرت پایدار می‏دارد و خداوند ستمکاران را به حال گمراهی وا می‏گذارد و خدا هر چه بخواهد (به اختیار مطلق) می‌کند. (۲۷)

هیچ ندیدی حال مردمی را که نعمت خدا را به کفر مبدل ساختند و (خود و) قوم خود را به دیار هلاکت رهسپار کردند؟ (۲۸)

یعنی به دوزخ که بدترین جایگاه است درآیند. (۲۹)

و در مقابل خدا امثال و اضدادی (مانند فرعونان و بتان) جعل کردند که (خود و خلق را) از راه خدا گمراه کنند. (ای رسول ما، به این مردم بت‏تراش و بت‌پرست) بگو که (این دو روزه دنیا) به لذات دنیوی مشغول باشید که بازگشت شما به آتش دوزخ خواهد بود. (۳۰)

به آن بندگان من که ایمان آوردند بگو نماز به پا دارند و از آن‌چه روزی آن‌ها کردیم در نهان و آشکار انفاق کنند پیش از آن‌که بیاید روزی که نه چیزی توان خرید و نه دوستی کسی (جز خدا) به کار آید. (۳۱)

خداست آن که آسمان‌ها و زمین را آفرید و باران را از آسمان فرو بارید تا بدان انواع ثمرات و حبوبات را برای روزی شما برآورد، و کشتی‏ها را مسخر شما کرد تا به امر او به روی آب دریا روان شود و نهرها را (به روی زمین) به اختیار شما جاری گردانید. (۳۲)

و خورشید و ماه گردنده و شب و روز را برای شما مسخر کرد. (۳۳)

و از انواع نعمت‌هایی که از او درخواست کردید به شما عطا فرمود، و اگر نعمت‌های (بی انتهای) خدا را بخواهید به شماره آورید هرگز حساب آن نتوانید کرد، (با این همه لطف و رحمت خدا) باز انسان سخت ستمگر و کفرکیش و ناسپاس است. (۳۴)

و (یا دآر) وقتی که ابراهیم عرض کرد: پروردگارا، این شهر (مکه) را مکان امن و امان قرار ده و من و فرزندانم را از پرستش بتان دور دار. (۳۵)

پروردگارا، این بتان (و بت‏تراشان) بسیاری از مردم را گمراه کردند، پس هر کس (در راه توحید و خداپرستی) پیرو من است او از من است و هر که مخالفت من کند (و راه شرک و عصیان پوید اختیارش با توست که) تو خدای بسیار بخشنده و مهربانی. (۳۶)

پروردگارا، من برخی از ذرّیه و فرزندان خود را به وادی بی‏کشت و زرعی نزد بیت‌الحرام تو مسکن دادم، پروردگارا، تا نماز را به پا دارند، پس تو دل‌هایی از مردمان را به سوی آن‌ها مایل گردان و به انواع ثمرات آن‌ها را روزی ده، باشد که شکر تو به جای آرند. (۳۷)

پروردگارا، تو به هر چه ما پنهان و آشکار کنیم بر همه آگاهی (که تو خدایی) و بر خدا البته هیچ چیز در زمین و آسمان پنهان نیست. (۳۸)

ستایش خدای را که به من در زمان پیری دو فرزندم اسماعیل و اسحاق را عطا فرمود (و درخواست مرا اجابت کرد) که پروردگار من البته دعای بندگان را شنواست. (۳۹)

پروردگارا، مرا و از ذرّیه‏ام نیز کسانی را نمازگزار گردان، و بار الها دعای مرا بپذیر. (۴۰)

بار الها، روزی که (میزان عدل و) حساب به پا می‏شود (تو در آن روز سخت) بر من و والدین من و همه مؤمنان (از کرم) ببخشا. (۴۱)

و (ای رسول ما) هرگز مپندار که خدا از کردار ستمکاران غافل است، بلکه (کیفر) ظالمان را به تأخیر می‏افکند تا آن روزی که چشم‌ها(یشان) در آن روز خیره و حیران است. (۴۲)

(در آن روز سخت آن ستمکاران) همه شتابان و هراسان سر به بالا کرده و چشم‌ها واله مانده و دل‌هاشان به دهشت و اضطراب است. (۴۳)

و (ای رسول ما) مردم را از روزی که هنگام عذاب (و کیفر اعمالشان) فرا می‏رسد بترسان (و آگاهشان ساز) که ستمکاران خلق (چون سختی عذاب را بنگرند از حسرت و پشیمانی) خواهند گفت: پروردگارا (عذاب) ما را اندک مدتی به تأخیر افکن تا دعوت تو را اجابت کنیم و پیرو رسولان (تو) شویم (و از هر کار بد بازگردیم. به آن‌ها پاسخ آید که) آیا شما بارها پیش از این سوگند یاد نمی‏کردید که ما را ابداً زوال و هلاکی نخواهد بود؟ (۴۴)

و شما (ستمکاران بودید که) در منازل ستمگران پیش از خود مسکن گزیدید و مشاهده کردید که عاقبت ما چه بر سر آن‌ها آوردیم و بر شما سرگذشت آن‌ها را مثل آوردیم (تا مگر عبرت گیرید و از کار زشت و ستمگری دست کشید، ولی هرگز پند نگرفته و بیدار نشدید). (۴۵)

و آن ستمکاران بزرگترین مکر و مهمترین سیاست خویش را به کار بردند ولی مکر آن‌ها پیش (قدرت و تقدیر) خدا (هیچ) است هر چند مکر (و سیاست) آن‌ها به پایه‏ای باشد که کوه‏ها بدان از جای کنده شوند. (۴۶)

پس هرگز مپندار که خدا وعده خود با رسولانش را خلاف کند که البته خدا مقتدر و انتقام‌کشنده است. (۴۷)

روزی که زمین (به امر خدا) به غیر این زمین مبدل شود و هم آسمان‌ها دگرگون شوند و تمام خلق در پیشگاه (حکم) خدای یکتای قادر قاهر حاضر شوند. (۴۸)

و (در آن روز) بدکاران را زیر زنجیر (قهر خدا) مشاهده خواهی کرد. (۴۹)

(و بینی که) پیراهن‌های از مس گداخته آتشین بر تن دارند و در شعله آتش چهره آن‌ها پنهان است. (۵۰)

(این گونه عذاب برای آن است) تا خدا هر شخص را به کیفر کردارش برساند، که خدا در یک لحظه به حساب خلق خواهد رسید. (۵۱)

این (قرآن عظیم) حجت بالغ برای جمیع مردم است (تا خلایق از آن پند گرفته) و تا بدان وسیله خداشناس و خداترس شوند و تا عموم بشر خدا را به یگانگی بشناسند و صاحبان عقل، متذکر و هوشیار گردند. (۵۲)