| | | | | | |
|
از عشق دوست بین که چه آمد به روی من |
|
کز غم مرا بکشت و نیازرد موی من |
|
|
از عشق یار روی ندارم که دم زنم |
|
کز عشق روی او چه غم آمد به روی من |
|
|
باری کبوترا تو ز من نامهای ببر |
|
نزدیک یار و پاسخش آور به سوی من |
|
|
درد دلم ببین که دلم وصل جوی اوست |
|
آه ای کبوتر از دل سیمرغ جوی من |
|
|
زنهار تا به برج دگر کس بنگذری |
|
برجت سرای من به و صحرات کوی من |
|
|
گستاخ برمپر که مبادا که ناگهی |
|
شاهین بود نشانده به راهت عدوی من |
|
|
بر پای بندمت زر چهره که حاسدان |
|
بیرنگ زر رها نکنندت به بوی من |
|
|
خاقانی است جوجو در آرزوی او |
|
او خود به نیم جو نکند آرزوی من |
|