| | | | | | |
|
خوش خوش خرامان میروی، ای شاه خوبان تا کجا |
|
شمعی و پنهان میروی پروانه جویان تا کجا؟ |
|
|
ز انصاف خو واکردهای، ظلم آشکارا کردهای |
|
خونریز دلها کردهای، خون کرده پنهان تا کجا؟ |
|
|
غبغب چو طوق آویخته فرمان ز مشک انگیخته |
|
صد شحنه را خون ریخته با طوق و فرمان تا کجا؟ |
|
|
بر دل چو آتش میروی تیز آمدی کش میروی |
|
درجوی جان خوش میروی ای آب حیوان تا کجا؟ |
|
|
طرف کله کژ بر زده گوی گریبان گم شده |
|
بند قبا بازآمده گیسو به دامان تا کجا؟ |
|
|
دزدان شبرو در طلب، از شمع ترسند ای عجب |
|
تو شمع پیکر نیمشب دل دزدی اینسان تا کجا؟ |
|
|
هر لحظه ناوردی زنی، جولان کنی مردافکنی |
|
نه در دل تنگ منی ای تنگ میدان تا کجا؟ |
|
|
گر ره دهم فریاد را، از دم بسوزم باد را |
|
حدی است هر بیداد را این حد هجران تا کجا؟ |
|
|
خاقانی اینک مرد تو مرغ بلاپرورد تو |
|
ای گوشهی دل خورد تو، ناخوانده مهمان تا کجا؟ |
|