خاقانی (غزلیات)/زین وجودت به جان خلاص دهند
زین وجودت به جان خلاص دهند | بازت از نو وجود خاص دهند | |||||
بکشند اولت به یک دم صور | وز دم دیگرت قصاص دهند | |||||
ز آتشین پل چو تشنه در گذری | آبت از چشمهی خواص دهند | |||||
مهره از باز پس بگرداند | از پسین ششدرت خلاص دهند | |||||
نام خاقانی از تو محو کنند | به بهین نامت اختصاص دهند |