خاقانی (غزلیات)/سر و زر کو که منت یارم جست
سر و زر کو که منت یارم جست | فرصت آمدنت یارم جست | |||||
بن مویی ز دلم کم نشود | سر موئی ز تنت یارم جست | |||||
نه میی از قدحت یارم خواست | نه گلی از چمنت یارم جست | |||||
نه من آیم نه توام دانی خواند | نه تو آئی نه منت یارم جست | |||||
گم شد از من دل من چون دهنت | نه دلم نه دهنت یارم جست | |||||
چون کنم قصه لبت کشت مرا | که قصاص از سخنت یارم جست | |||||
هم شوم زنده چو تخم قز اگر | جای در پیرهنت یارم جست | |||||
بر تو نظاره هزار انجمن است | از کدام انجمنت یارم جست | |||||
من کیم کز شکر و پستهی تو | بوس فندقشکنت یارم جست | |||||
وطنت در دل خاقانی باد | تا مگر زان وطنت یارم جست |