خاقانی (غزلیات)/طریق عشق رهبر برنتابد
طریق عشق رهبر برنتابد | جفای دوست داور برنتابد | |||||
به عیاری توان رفتن ره عشق | که این ره دامن تر برنتابد | |||||
هوا چون شحنه شد بر عالم دل | خراج از عقل کمتر برنتابد | |||||
سری را کاگهی دادند ازین سر | گرانباری افسر برنتابد | |||||
سر معشوق داری سر درانداز | که عاشق زحمت سر برنتابد | |||||
به وام از عشق جانی چند برگیر | که یک جان ناز دلبر برنتابد | |||||
ز کوی عشق خاقانی برون شو | که او یار قلندر بر نتابد |