خاقانی (غزلیات)/لعل او بازار جان خواهد شکست
لعل او بازار جان خواهد شکست | خندهی او مهر کان خواهد شکست | |||||
عابدان را پرده این خواهد درید | زاهدان را توبه آن خواهد شکست | |||||
هودج نازش نگنجد در جهان | لیک محمل برجهان خواهد شکست | |||||
پرنیان جوئی به پای پیل غم | دل چو پیل پرنیان خواهد شکست | |||||
روی گندم گون او در چشم ماه | خار راه کهکشان خواهد شکست | |||||
غمزهش ار غوغا کند هیچش مگوی | کو طلسم آسمان خواهد شکست | |||||
دشمنان از داغ هجرش رستهاند | پل همه بر دوستان خواهد شکست | |||||
جای فریاد است خاقانی که چرخ | نالهی فریاد خوان خواهد شکست |