خاقانی (غزلیات)/نام تو چون بر زبان میآیدم
نام تو چون بر زبان میآیدم | آب حیوان در دهان میآیدم | |||||
تا لب من خاکبوس کوی توست | هردم از لب بوی جان میآیدم | |||||
گر قدم بر آسمانم پیش تو | فرق سر بر آستان میآیدم | |||||
تا همایم خواندهای در کام دل | هر نواله استخوان میآیدم | |||||
وارهان زین دامگاه غم مرا | کرزوی آشیان میآیدم | |||||
مایه عشق توست چون او حاصل است | شاید ار عمری زیان میآیدم | |||||
در صف عشاق خاقانی منم | کاسب معنی زیر ران میآیدم |