سنایی غزنوی (غزلیات)/آن جام لبالب کن و بردار مرا ده
آن جام لبالب کن و بردار مرا ده | اندک تو خودرای ساقی و بسیار مرا ده | |||||
هرکس که نیاید به خرابات و کند کبر | او را بر خود بار مده بار مرا ده | |||||
مسجد به تو بخشیدم میخانه مرا بخش | تسبیح ترا دادم و زنار مرا ده | |||||
ای آنکه سر رندی و قلاشی داری | پس مرد منی دست دگر بار مرا ده | |||||
ای زاهد ابدال چو کردار برد می | سردی مکن آن بادهی کردار مرا ده |