سنایی غزنوی (غزلیات)/ای باد به کوی او گذر کن
ای باد به کوی او گذر کن | معشوق مرا ز من خبر کن | |||||
با دلبر من بگو که جانا | در عاشق خود یکی نظر کن | |||||
چوبی که ز هجر تو بود خشک | از آب وصال خویش تر کن | |||||
صد دفتر هجر حفظ کردی | یک صفحه ز وصل هم ز بر کن | |||||
ور نیک نمیکنی به جایم | با من صنما تو سر به سر کن |