سنایی غزنوی (غزلیات)/ای خواب ز چشم من برون شو
ای خواب ز چشم من برون شو | ای مهر درین دلم فزون شو | |||||
ای دیده تو خون ناب میریز | ای قد کشیده سرنگون شو | |||||
آتش به صفات خویش در زن | از هستی خویشتن برون شو | |||||
زان سگ بچهای به کتف برگیر | ناگاه به رستهی درون شو | |||||
میگیر درم قفا همی خور | با رندی و عیبها عیون شو | |||||
کر مسجد را همی نخوانی | با مهتر تونیان بتون شو |