سنایی غزنوی (غزلیات)/ای مونس جان من خیال تو
ای مونس جان من خیال تو | خوشتر ز جهان جان وصال تو | |||||
جانهای مقدس خردمندان | سرگشته به پیش زلف و خال تو | |||||
کس نیست به بیدلی نظیر من | چون نیست به دلبری همال تو | |||||
گر صورت عشق و حسن کس بیند | آن مثل منست با خیال تو | |||||
لیکن چکنم چو آیدم خوشتر | از حال جهان همه محال تو | |||||
هر چند همیشه تنگدل باشم | از تیر دو چشم بد سگال تو | |||||
خرسند شوم چو گوییم یک ره | ای خسته چگونه بود حال تو | |||||
هستم به جوال عشوهات دایم | وان کیست که نیست در جوال تو |