سنایی غزنوی (غزلیات)/تا کی از ناموس هیهات ای پسر
تا کی از ناموس هیهات ای پسر | بامدادان جام می هات ای پسر | |||||
ساغری پر کن ز خون رز مرا | کاین دلم خون شد ز غمهات ای پسر | |||||
خوش بزی با دوستان یک دم بزن | دل بپرداز از مهمات ای پسر | |||||
بر نشاط و خرمی یک دم بزی | وقت کن ایام و ساعات ای پسر | |||||
هر کجا دلدادهی آوارهای | بینی او را کن مراعات ای پسر | |||||
چند بر طاعات ما راحت کنی | نیست ما را برگ طاعات ای پسر | |||||
عاشقان مست را وقت صبوح | سود کی بخشد مقالات ای پسر | |||||
هر زمان خوانی خراباتی مرا | چند باشی زین محالات ای پسر | |||||
کاشکی یک دم گذارندی مرا | در صف اهل خرابات ای پسر |