| | | | | | |
|
جانا نخست ما را مرد مدام گردان |
|
وانگه مدام در ده مست مدام گردان |
|
|
بر ما چو از لطافت مل را حلال کردی |
|
بر خصم ما ز غیرت گل را حرام گردان |
|
|
دارالغرور ما را دارالسرور کردی |
|
درالملام ما را دارالسلام گردان |
|
|
خامند و پخته مانا تو دو شراب داری |
|
در خام پخته گردان در پخته خام گردان |
|
|
ناهید زخمهزن را از لحنه سیر کردی |
|
بهرام تیغزن را از جام رام گردان |
|
|
ما را به نام خود کن زان پس چنانکه خواهی |
|
یا هوشیار دفتر یا مست جام گردان |
|
|
اکنون که روی ما را از غم چو کاه کردی |
|
از عکس روی می را بیجاده فام گردان |
|
|
خواهی که نسر طایر پران به دامت افتد |
|
از جزع دانه کردی از مشک دام گردان |
|
|
گمنام کرد ما را یک جام بادهی تو |
|
در ده دو جام دیگر ما را چو نام گردان |
|
|
از ما و خدمت ما چیزی نخیزد ای جان |
|
هم تو بنا نهادی هم تو تمام گردان |
|
|
خواهی که گر سنایی گردد سمایی از عز |
|
پیش غلام و دربان او را غلام گردان |
|