سنایی غزنوی (غزلیات)/حلقهی زلف تو در گوش ای پسر
حلقهی زلف تو در گوش ای پسر | عالمی افگنده در جوش ای پسر | |||||
کیست در عالم که بیند مر ترا | کش بجا ماند دل و هوش ای پسر | |||||
هم تویی ماه قدحگیر ای غلام | هم تویی سرو قباپوش ای پسر | |||||
سرو در بر دارم و مه در کنار | چون ترا دارم در آغوش ای پسر | |||||
بر جفا کاری چه کوشی ای غلام | بر وفاداری همی کوش ای پسر | |||||
امشب ای دلبر به دام آویختی | کز برم بگریختی دوش ای پسر | |||||
بوسهی نوشین همی بخش از عقیق | بادهی نوشین همی نوش ای پسر | |||||
کم کن این آزار و این بدها مجوی | میر داد اینجاست خاموش ای پسر |