سنایی غزنوی (غزلیات)/دستی که به عهد دوست دادیم
دستی که به عهد دوست دادیم | از بند نفاق برگشادیم | |||||
زان زهد تکلفی برستیم | در دام تعلق اوفتادیم | |||||
از پیش سجاده بر گرفتیم | طاعات ز سر فرو نهادیم | |||||
وز دست ریا فرو نشستیم | در پیش هوا بایستادیم | |||||
تن را به عبادت آزمودیم | دل را به امید عشوه دادیم | |||||
اندوه به گرد ما نگردد | چون شاد به روی میر دادیم |