سنایی غزنوی (غزلیات)/ما عاشق همت بلندیم
ما عاشق همت بلندیم | دل در خود و در جهان چه بندیم | |||||
آن به که یکی قلندری وار | میگیریم ار چه دانشمندیم | |||||
از بهر پسر به سر بیاییم | وز بهر جگر جگر برندیم | |||||
ار هیچ شکار حاجت آید | خود را به دو دست ما کمندیم | |||||
با یک دو سه جام به که خود را | زنار چهار کرد بندیم | |||||
خود را به دو باده وارهانیم | چون زیر هزار گونه بندیم | |||||
ای یار ز چشم بد چه ترسی | بر آتش می چو ما سپندیم | |||||
چندان بخوریم می که از خود | آگه نشویم زان که چندیم |