فخرالدین عراقی (غزلیات)/با شمع روی خوبان پروانهای چه سنجد؟
با شمع روی خوبان پروانهای چه سنجد؟ | با تاب موی جانان دیوانهای چه سنجد؟ | |||||
در کوی عشقبازان صد جای جوی نیرزد | تن خود چه قیمت آرد؟ویرانهای چه سنجد؟ | |||||
با عاشقان شیدا، سلطان کجا برآید؟ | در پیش آشنایان بیگانهای چه سنجد؟ | |||||
در رزم پاکبازان عالم چه قدر دارد؟ | در بزم بحر نوشان پیمانهای چه سنجد؟ | |||||
از صدهزار خرمن یک دانه است عالم | با صدهزار عالم پس دانهای چه سنجد؟ | |||||
چون عشق در دل آمد، آنجا خرد نیامد | چون شاه رخ نماید فرزانهای چه سنجد؟ | |||||
گرچه عراقی، از عشق، فرزانهی جهان شد | آنجا که این حدیث است افسانهای چه سنجد؟ |