فخرالدین عراقی (غزلیات)/تا تو در حسن و جمال افزودهای
تا تو در حسن و جمال افزودهای | دل ز دست عالمی بربودهای | |||||
در جهان این شور و غوغا از چه خاست؟ | گر جمال خود به کس ننمودهای | |||||
گوی در میدان حسن افگندهای | نیکوان را چاکری فرمودهای | |||||
پرده از چهره زمانی دور کن | کافتابی را به گل اندودهای | |||||
چون نباشم من سگ درگاه تو؟ | چون بدین نام خوشم بستودهای | |||||
در جهان بیهوده میجستم تو را | خود تو در جان عراقی بودهای |