فخرالدین عراقی (غزلیات)/روی ننمود یار چتوان کرد؟
روی ننمود یار چتوان کرد؟ | چیست تدبیر کار چتوان کرد؟ | |||||
در دو چشم پر آب نقش نگار | چون نگیرد قرار چتوان کرد؟ | |||||
در هر آیینهای نمیگنجد | عکس روی نگار چتوان کرد؟ | |||||
هر سراسیمهای نمییابد | بر در وصل بار چتوان کرد؟ | |||||
رفت عمرو نرفت در همه عمر | دست در زلف یار چتوان کرد؟ | |||||
کشت ما را به دوستی، چه کنیم | با چنان دوستدار چتوان کرد؟ | |||||
کشتهی عشق اوست بر در او | چون عراقی هزار، چتوان کرد؟ |