فخرالدین عراقی (غزلیات)/عشق شوقی در نهاد ما نهاد
عشق شوقی در نهاد ما نهاد | جان ما را در کف غوغا نهاد | |||||
فتنهای انگیخت، شوری درفکند | در سرا و شهر ما چون پا نهاد | |||||
جای خالی یافت از غوغا و شور | شور و غوغا کرد و رخت آنجا نهاد | |||||
نام و ننگ ما همه بر باد داد | نام ما دیوانه و رسوا نهاد | |||||
چون عراقی را، درین ره، خام یافت | جان ما بر آتش سودا نهاد |