فخرالدین عراقی (غزلیات)/پیش ازینم خوشترک میداشتی
پیش ازینم خوشترک میداشتی | تا چه کردم؟ کز کفم بگذاشتی | |||||
باز بر خاکم چرا میافگنی؟ | چون ز خاک افتاده را برداشتی | |||||
من هنوز از عشق جانی میکنم | تو مرا خود مردهای انگاشتی | |||||
تا نیابم یک دم از محنت خلاص | صد بلا بر جان من بگماشتی | |||||
تا شبیخونی کنی بر جان من | صد علم از عاشقی افراشتی | |||||
من ندارم طاقت آزار تو | جنگ بگذار، آشتی کن، آشتی | |||||
هان! عراقی، خون گری کامید تو | آن چنان نامد که میپنداشتی |