هزار و یک سخن/الف
(ا)
- اجل برگشته میرد نه بیمار سخت
- احتیاج بخویشاوندان نااهل مصیبتی است عظیم
- احتیاط نصفش ثواب و نیمش گناه است
- ادب از بی ادب آموز
- ارث خرس به کفتار میرسد
- ازین ستون تا آن ستون فرج است
- از اسب دو و از صاحبش جو
- از برای یک شکم منت دو کس را نباید کشید
- از خدا بترس و از دیگران ایمن باش (م)
- از دروغ بپرهیز و از غرض و جدال بگریز
- ار دعای گربه سیاه باران نمیآید
- از دل برود هر آنکه از دیده برفت
- از سوگند اعراض کم اگر هم راست باشد
- از کوزه همان برون تراود که در او است
- از محقق تا مقلد فرقها است
- از مکافات عمل غافل مشو
- از نفس بد جز فعل بد نیاید و از طینت ناپاک جز فساد و بیباکی نزاید
- از نفسپرور هنروری نیاید و بیهنر را سروری نشاید
- از هر چه بگذری سخن دوست خوشتر است
- از هر فردی کاری بر آید و هر مردی را عملی شاید
- اسب بدویدن جو خود را زیاد میکند
- اسب خوشرو نیز گاهی سکندری میخورد
- اسب نجیب را یک تازیانه بس است
- اسبی که به چهل سالگی سوقانش ببندند برای میدان قیامت خوب است
- استعداد بی تربیت دریغ است و تربیت نامستعد ضایع
- استغنا ملک راحتی است و مناعت کسور استراحت
- اسراف نکو نیست مگر در عمل خیر
- اعتبار آدمی بمآثر علم و ادب است نه مفاخر اصل و نسب
- اعتراف بنادانی دانائی و اقرار بناتوانی توانائی است
- افعی کشتن و بچه نگاهداشتن کار خردمندان نیست
- اگر بر آب روی خسی باشی و گر در هوا پری مگسی باشی دل بدست آر تا کسی باشی
- اگر توانگری خواهی پسندیده کار باش
- اگر جور شکم نبودی هیچ مرغی در دام صیاد نیفتادی بلکه صیاد خود دام ننهادی
- اگر چیز به دشمنان بدهی به که از دوستان خواهی
- اگر خواهی از پشیمانی رسته گردی در دنبال هوای دل مباش
- اگر خواهی بیاندوه باشی حسود مباش
- اگر خواهی در قفای تو نخندند روش نیکو شعار خود کن
- اگر خواهی راز تو را دشمن نداند با دوست خود مگوی
- اگر خواهی سرت بجای خود ماند سِر نگهدار
- اگر خواهی فریفته نشوی کار ناکرده کرده مشمار
- اگر خواهی که بر تو دقیقه نگیرند تو بر خود نگیر
- اگر خواهی که در میان خوبان گزیده باشی کرم پیشه کن
- اگر خواهی که زندگی آزادگان یابی آز و هوسرا پس سر کن
- اگر خواهی که قدر تو بلند گردد قدر مردان بشناس
- اگر خواهی همه کس دوست تو باشد کینه هیح کس در دل مگیر
- اگر داری طرب کن و گر نداری طلب کن
- اگر دروغ میرهاند راست رهانندهتر است
- اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش
- اگر شبها همه قدر بودی شب قدر بیقدر بودی
- اگر گناه را ببخشند شرمساری هست
- اگر یار اهل است کار سهل است
- امانت از دزد مجوی
- 🞻 امتحان را گربه نخورده
- امروز توانی و ندانی فردا که بدانی نتوانی
- امید در خالق بند نه در خلایق
- امیدها در ناامیدی است
- انتظار بلا صعبتر از نزول بلا است
- اندازه نگهدار که اندازه نکو است
- اندک اندک خیلی گردد قطره قطره سیلی
- اندک بتقدیر و تدبیر بهتر که بسیار بی تقدیر و تدبیر
- انسان آزاد خلق شده است و مجبور بعبودیت خلق نیست[۱]
- انسان بآرزو زنده است
- انسان بنده احسان است
- انسانیت بصورت نیست بصفا است
- انصاف بالای طبیعت است
- الصاف نیکوترین صفات است
- انگشت بدر کس مزن تا درت به مشت نکوبند
- اول استشاره آنگه استخاره
- اول اندیشه و آنگهی گفتار
- اول پند آنگه بند
- 🞻 اول رقیق آنگه طریق
- اول طعام آنگه کلام
- ↑ این سخن عالی مقام از سخنان امیر مؤمنان علی علیه السلام است