همچو فرهاد بود کوه کنی پیشه‌ی ما

همچو فرهاد بود کوه‌کنی پیشهٔ ما
از ادیب نیشابوری
  همچو فرهاد بُوَد کوه‌کنی پیشه ما کوه ما سینه ما، ناخن ما تیشه ما  
  شور شیرین ز بس آراست ره جلوه‌گری همچو فرهاد تراود ز رگ و ریشه ما  
  بهر یک جرعهٔ می منت ساقی نکشیم اشک ما باده ما، دیده ما شیشه ما  
  عشق شیری‌ست قوی‌پنجه و می‌گوید فاش هر که از جان گذرد بگذرد از بیشه ما