وقایع اتفاقیه/۲۱
روزنامهٔ وقایع اتفاقیه بتاریخ پنجشنبه بیست و ششم شهر شعبانالمُعظّم مطابق سال تنکوزئیل سنه ۱۲۶۷
نمرهٔ بیست و یکم |
قیمت |
اخبار داخله ممالک محروسه پادشاهی
اردوی همایون
از اهتمام و انتظام اولیای دولت ابد مقرون امور اردوی همایون بطوری منتظم و مضبوط است که در حرکت سلاطین سلف ولایات باین امنیت و رعایا باین آسودکی نبودهاند زیرا که در حرکت قشون از قراریکه نوشتهاند بزراعت و حاصل کسی مطلقا ضرری نرسیده سهل است اهالی هر ولایتی که موکب همایون اعلیحضرت پادشاهی تشریففرما شدهاند بسبب زیادتی معاملات قشون منتفع کردیده و کمال شکرکذاری دارند
بعد از حرکت موکب همایون از قزوین از راه عبدلآباد ساوه بطرف سلطانآباد تشریف برده و سه روز در آنجا توقف فرموده و از آنجا بسمت بروجرد نهضت فرموده در حصار که یکی از دهات خالصه کزاز است بجهة خوبی آب و هوا یکروز توقف فرموده و از آنجا به بروجرد در نهم ماه حال تشریففرما شده در باغ شاه نزول اجلال ارزانی داشتهاند و از اینکه دارالسرور بروجرد بسیار خوش آب و هوا و شهری با نزهت و صفاست ده روز در آنجا اقامت فرمودند در رُوز ورود موکب فیروزی کوکب بشهر بروجرد و اهل شهر از علما و سادات و وضیع و شریف و اعالی و ادانی به پیشواز آمده لوازم استقبال را بطوری که باید مترتب داشتند و ابواب جلالالدّین میرزا پسر نواب خانلر میرزا در اول خاک بروجرد بزیارت خاکپای همایون شرفیاب و مورد اعطاف خسروانی کردیدهاند
حکام ولایات از کرمانشاهان و ملایر و کردستان و همدان و نهاوند بشرفاندوزی تقبیل خاکپای همایون به بروجرد شرفیاب شدند
از آنجا که رعایا و صنعتکاران این دولت علیه دانستهاند که اولیای دولت قویشوکت در ایجاد و احداث صنایع بدیعه اهتمام دارند هر یک در خور قابلیت خویش باکتساب و احداث صنایع و بدایعی تازه طالب و راغباند از جمله حاجی محمد حسین کاشانی در کاشان پارچه از پنبه و کج ترتیب داده و بافته که ضخامتش از ماهوت بیشتر و دوامش باعلی مراتب زیادتر است و پارچه مزبور را آورده بنظر اولیای دولت علیه رسانده برای کلیجه نظامی بسیار مطبوع و مستحسن افتاده و هر یک ثوب کلیجه آن چهار هزار و پانصد دینار تمام میشود لطافت و خوبی آن کم از ماهوت نیست تنخواه دو هزار ثوب کلیجه علیالحساب باو داده شد که از آن پارچه کلیجه نظامی تمام کرده بیاورد و اکر این پارچه خوب بسیار بشود کمان هست که منافع کلی برای دولت و رعیّت داشته باشد
جمعی از سادات تنکابن از دست هادیخان سرهنک تُنکابُنی بشکایت آمده بودند که نسبت بآنها بیاعتدالی کردهاست اولیای دولت علیّه مُحصّل تعیین کردند که رفته بصوابدید نوّاب شاهزاده مهدیقلی میرزا خسارت آنها را از مرتکبین کرفته بصاحبانشان رو نماید و مرتکبین را نیز تنبیه بلیغ کند
چند روز قبْل از وُروُد موکب همایون بعراق مابین دو قشلاق که یکی سیردر و یکی حصار است در محال شَرّاه بسبب علف چیدن نزاعی شده و قتلی اتفاق افتاده بُوده و مراتب در عراق بعرض اولیای دولت قاهره رسیده چون مقتُول بضرب کلوله تُفنک مُرده بود و با تفنک نیز در آن میان چهار نفر بودهاند و شرعاً معلوم نبوده که قاتل کدام یک ازین چهار نفر بودهاند و یک نفر از آنها نیز فرار کرده بُود سه نفر از آنها را که کرفته بودند تنبیه و سیاست بسزا نمودند و حکم صادر شده محصل معین کردید که رفته دیهٔ مقتول را از آن چهار نفر بکیرد که حُکم بعدل شده باشد و از آنها که مرتکب نزاع شده و از طَرفین بحمایت آمده و محرّک بودهاند از طرفین دویست تومان خدمتانه مُحصّل کرفته شود
دارالخلافه طهران
درین بیست سال کذشته هر کس بدارالخلافه آمد و رفت نموده یا توقُّف داشته معلومش شده است که آب و هوای این شهر نسبت بسابق بسیار تفاوُت کرده است بمرتبهٔ که سببش درست معلوم نمیشود و بعضی میکویند که بسبب زیاد شدن باغات و اشجار و زراعات است و بعضی میکویند بسبب زیادتی آب جاریست هر سبب که باشد علی ایّ حال جای شکرانه است و حالا که ابتدای کرماست سالهای سابق درین فصل چنان کرم بود که توقف در شهر مشکل بود و اهل خود شهر به اشکال میتوانستند زیست نمایند درین سال تا حال بحمدالله بسیار خوش کذشته چند رُوز کرم شُد و چند شب مانند سابق هوا خفه بود امّا در شب پنجشنبه هفتهٔ کذشته تا پنج ساعت باران ملایمی آمده صبح دیدند که در روی کوه البُرز برف تازه باریده و از آنوقت هوا در شبها بسیار خنک است بطوریکه اکر دایم این قسم باشد مردم محتاج به رفتن بییلاق و سردسیر نمیشوند و این باران که آمده بُود چنان شدّت نداشت که بحاصل ضرر بزند و هر قسم حاصل خواه میوه و خواه غله کمال وفور را دارد و ارزان و فراوان میباشد
امورات قشونی
فوج جدید افشار بهمراهی یوسف خان سرهنک در قزوین آمده به اردوی همایون ملحق کردیده و برای قراولی ملتزم رکاب نصرت انتساب شدند
فوج جدید خمسه که در قزوین برکاب همایون آمده بودند مُرخّص و مامور کردیدند که در چمن سلطانیه دو ماه متوقف بوده مشغول مشق باشند
عالیجاه میرزا ابراهیم خان سرتیپ خمسهٔ هشتصد نفر سوارهٔ خمسه را در هفدهم ماه کذشته در رکاب همایون سان داده و دو روز ملتزم بودند و بعد از آن مرخص خانه شدند و حُکْم شُد که عالیجاه مشارالیه هزار نفر سواره و دو فوج سرباز که هر یک هزار و پنجاه نفر باشند از خمسه کرفته تمام کرده مواجبشان را بدهد و آماده و حاضر نماید که با اوضاع و شکوه و آراستکی تمام مُهیّا باشند که هر وقت احضار شوند در هیچ اسبابی مُعطّلی نداشته باشند
فوج سَرَندی که حسبالأمر در بُرُوْجِرْد آمده شرفیاب خاکپای هُمایون کردیده و از حضُور اعلیحضرت پادشاهی و اولیای دولت علّیه کذشته در بُرُوْجِرْد مشغول مشق میباشند
عالیجاه اسدالله خان قاجار بمنصب سرکشیکچی باشیکری نوّاب حشمةالدوله مأمور شده به آذربایجان رفت
سیصد نفر نوکر دودانکه را از قراریکه در روزنامهٔ اُردوی همایون نوشتهاند نوّاب مهدیقلی میرزا حاضر کرده و سان دیده نفر بنفر آنها را خود مواجب داده لباس و اوضاعشان را درست کرده مرخص نمودهاند و در انتظام امر نوکر بسیار اهتمام دارند
فوج جدید خواجهوند و عبدالملکی را بقدر هفتصد و پنجاه نفر تا بیستم ماه رجب در سارِیْ حاضر کرده بودهاند و نواب شاهزاده همه را جیره و ملبوس داده صبح و شام مشغول مشق بودهاند لکن از قراریکه نوشته بودند بطوریکه نوّاب شاهزاده در کرفتن این فوج ساعی بودهآند البتّه تا حال تمام کرده خواهند بود
خانکشی بیک حاکم اشرف را نوّاب مهدیقلی میرزا منصب یوزباشیکری داده و سُلطان حسین میرزا پسر مرحوم مُلکْآرا را که بسیار با سلوک و رفتار است بحکومت اشرف مأمور نمودهاند و مردم آنجا از رفتار او کمال رضامندی را دارند
در دوازدهم اینماه تفنک فوج کرندی از تفنکهای انکلیسی که تازه وارد جبهخانه مبارکه شده بود بآنها داده شُد
در روز هیجدهم اینماه تفنک فوج جدید فراهان نیز از تفنکهای انکلیسی داده شُد
در روز بیست و دویّم اینماه دویست نفر سواره افشار که بایست باصفهان رفته برکاب همایون ملحق شوند در دارالخلافه طهران حاضر شدهاند و چهار پنجروز دیکر مواجبشانرا داده با عالیجاه سلیمانخان افشار روانه خواهند شد
حاجی محمد حسین شیرازی مباشر تفنکسازی جبّهخانه مبارکه مُتعهّد شده بُود که تفنک سربازی خوب امتحانشده که بکار قشون نظام بخورد بسازد و بقدر معیّنی که از دیوان اعلی قرار شده ماه بماه تمام کرده و از امتحان دراورده و تحویل نماید تا این اوقات مشغُول فراهم آوردن اسباب این کار بُوده و اهتمام بسیار نمُوده درین ماه چنانچه در روزنامه سابق نوشته شده خوب از عُهده بر آمده و خدماتش بنظر اولیای دولت علیّه مُستحسن افتاده بخلعت پادشاهی مفاخر کردیده و بعد از ماه رمضانالمبارک در هر ماه بقدریکه متعهّد شده تمام کرده و امتحان نموده تحویل خواهد نمُود
سایر ولایات
در روز نهم این ماه جناب جلالتمأٓب ایلچی مخصُوص و وزیر مختار دولت بهیّه انکلیس بدارالسلطنهٔ اصفهان وارد شدهاند
در روز دهم اینماه جناب جلالتمأٓب وزیر مختار دولت بهیّه روس وارد دارالسلطنهٔ اصفهان شدهاند
در اصفهان ضعیفهٔ با شوهرش نزاع کرده بُود بمسجد جامع رفته در سر قبر مرحوم ملا محمّدباقر تریاک خورده و خود را کشته بود شوهرش که این فقره را شنیده سراسیمه بمسجد آمده زن خود را بآن حالت متوفّی یافت او هم فیالفور تریاک زیاد خورده در روی همان جنازهٔ همان ضعیفه مُرده بود
از اتفاقات غریبه کاهی بعضی جاهای دنیا دیده شده است از جُمله در روزنامه رشت نوشتهاند که کاوی آبستن بوده وضع حملش نمیشده صاحبش بتوهم اینکه مبادا کاو بمیرد ذبحش نموده شکمش را که شکافته بود کوسالهٔ بیرون آمده که دو داشته یکی بزرکتر و دیکری فیالجمله کوچکتر تا کردن که چسبیده بشانه است دو تا بوده و دست و پا و سینه و شکم موافق قاعده یکی و دُم باز دو تا تا سه روز ازدحام خلق بتماشای او میشده پس ازان داکتر شِلْمِر حکیم صاحب فرنکی که نوکر دولت علیه ایران و متوقف شهر رشت میباشد کوساله را کرفته که تشریح نماید و الان در نزد اوست و مشغول تشریح آن است
در ماه کذشته در پشته انزلی طفلی در خواب بوده ماری آمده بروی سینه او میخوابد
طفل که بیدار شده از دیدن مار در روی سینهٔ خود از هَوْل و ترس مُرده استاحوالات متفرقه
درین روزها در کنار مملکت انکلیس طوفانی در دریای آنجا خصوص در سمت شمال آنولایت شُده بیست و سه عدد کشتی کوچک ماهیکیری از قصبه کنار دریا بآنجا بجهة ماهیکیری رفته بودند در دریا بُودند که ناکاه طوفان شد زود اسباب و چنکال ماهیکیری خود را برداشته و کریختند امواج چنان زود بالا آمد که وقتیکه یکبار نزدیک شدند بسلامت بیرون آمدن برای کشتیها مشکل شد امّا اکثرشان بهمان قصبه و بعضی نیم فرسخ دورتر از آنجا بیرون آمدند چونکه نزدیک بکنار دریا امواج تُندتر و ضربش زیادتر است سر کشتی از آنها وقتیکه نزدیک بکنار رسیده بود کشتی اول که جلو بود وارونه شد کشتی دویم کذشته و به آب ملایم بسلامت رسید امّا اهل کشتی دویّم دیدند که اهل کشتی اوّل غرق میشوند کشتی را دوباره بمیان امواج رانده سه نفر از اهل آن کشتی اول را از آب در آوردند و یکی دیکر را هم کرفته بودند و میخواستند بمیان کشتی بکشند که ناکاه موج پرزور بعقب کشتی دویم خورده مانند اینکه مرغابی به آب فرو برود کشتی را بزیر آب فرو برد و تعجب است که بسیاری از کشتیبانهای انکلیس در شناکری دست ندارند هفت نفر از آنها که در میان آب فرو رفته هلاک شدند با اینکه انقدر بخشکی نزدیک بودند که ضعیفهٔ که در خشکی بود و پسرش در میان آب تا کمر بمیان آب رفت که پسر خود را بیرون بیاورد اما بسبب زور و تشدّد امواج نتوانست درین بین اهل قصبه هم بکنار دریا آمده بودند سه کشتی دیکر در عقب مانده بودند وقتیکه نزدیک بکنار رسیدند در آنجا که امواج پرزور بود و کشتی بسلامت درامدند و کشتی سیُّم وارونه شد و هر کس که در میانش بود به آب فرو رفتند و آن دو کشتی که بسلامت کذشته بودند باز بمیان موج رانده دو نفر از کشتیبانها را بسلامت از آب بیرون آوردند و مابقی که در میان کشتی سیّم بودند همکی غرق شدند و مردمی که در آنجا بودند از جلادت و بیباکی کشتیبانها عجب داشتند که با وجود اینکه میدیدند که کشتی در میان آب چکونه غرق میشود باز با کمال جرئت و بیپروائی بجهة خلاصی غرقهشدها کشتی میان امواج میراندند که همکاران خود را از آب بیرون بیاورند
در روی آفتاب مکرّر دیده شده است که کاهکاه لکّه سیاهی پیدا میشود منجّمین هنوز سبب لکّهها را نفهمیدهاند امّا کمان میکنند که وقتیکه این لکّهها در روی آفتاب بیدا میشود برودت هوا بیشتر و خنکتر میشود در اوّل بهار نوشتهاند که لکّه بزرک در روی آفتاب بود چنانکه بی دوربین با یک پارچه شیشه که بدود چراغ سیاه کرده بودند بنظر میآمد و در وقتیکه هوا بخار داشت که شعاع آفتاب چشم را نمیزد بیشیشه و دوربین دیده میشد
در زمستان کذشته چند سیّاح فرانسه در شامات سفر کردهاند خصوص در دریای مُرده که بحرالمیت مینامند که نزدیک به اورشلیم که به بیتالمقدس مشهُور است میباشد در تورات فرنکیها نوشتهاند که پنج شهر در اینجا در زیر آب ماندهاند سیّاحان مزبور ادّعا میکنند که مقام این شهرها را معلوم کردهاند و چند سال پیش ازین هم سیّاحان دیکر از ینکی دنیا بآنجا رفته بودند آنها نه چنین ادّعا میکردند امّا میکفتند که ما بانداختن طناب و قلّاب و اسباب دیکر مقام این شهرها را پیدا کردهایم و معلوم نمودهایم که شهرهای مزبود در زیر آباند
از جزایر سندویچ که از جمله جزایر بحر محیط معتدل میباشد نوشتهاند که در یکی از شهرهای آنجا از الواط تشویش داشتند که بیایند و کمرکخانه و سایر جاهای آنجا را تاخت و غارت نمیاند و جمعیتی ازانها که بکشتی نشسته عازم کَلیفارنیا بودند کفتکوئی در میانشان بوده که هر کاه از کشتی بیرون آمده کمرکخانه و هر جا که بدستشان بیاید غارت نمایند عمال شهر از راه احتیاط کشیکچی خود را زیاد کرده بودند