خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکینبشته
تکذیبنامهها
جستجو
کلیات سعدی/بوستان/باب ششم/یکی را ز مردان روشن ضمیر
زبان
پیگیری
ویرایش
<
کلیات سعدی
|
بوستان
|
باب ششم
→
یکی نیشکر داشت در طیفری
بوستان
از
سعدی
تصحیح
محمدعلی فروغی
یکی را ز مردان روشن ضمیر
یکی نان خورش جز پیازی نداشت
←
17002
بوستان
—
یکی را ز مردان روشن ضمیر
سعدی
حکایت
یکی را ز مردان روشن ضمیر
امیر ختن داد طاقی حریر
ز شادی چو گلبرگ خندان شکفت
بپوشید
[
۱
]
و دستش ببوسید و گفت
[
۲
]
چه خوبست تشریف شاه
[
۳
]
ختن
وز آن خوبتر خرقهٔ خویشتن
گر آزادهٔ بر زمین خسب و بس
مکن بهر قالی زمین بوس کس
↑
نپوشید.
↑
در بعضی از نسخهها:
امیر ختن جامهٔ از حریر
بپیری فرستاد روشن ضمیر
بپوشید و بوسید دست و زمین
که بر شاه عالم هزار آفرین
↑
میر.