خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکینبشته
تکذیبنامهها
جستجو
کلیات سعدی/بوستان/باب پنجم/فرو کوفت پیری پسر را به چوب
زبان
پیگیری
ویرایش
<
کلیات سعدی
|
بوستان
|
باب پنجم
→
شنیدم که دیناری از مفلسی
بوستان
از
سعدی
تصحیح
محمدعلی فروغی
فرو کوفت پیری پسر را به چوب
بلند اختری نام او بختیار
←
16985
بوستان
—
فرو کوفت پیری پسر را به چوب
سعدی
حکایت
فرو کوفت پیری پسر را بچوب
بگفت ای پدر بیگناهم مکوب
توان بر تو از جور مردم
[
۱
]
گریست
ولی چون تو جورم کنی چاره چیست؟
بداور خروش ای
[
۲
]
خداوند هوش
نه از دست داور برآور خروش
↑
هر کس.
↑
خروشد.