هزار و یکشب/ابوالاسود
(حکایت ابو الاسود)
و نیز شنیده ام که ابو الاسود کنیزک احولی بخرید و او را بس دوست میداشت پیوندان ابوالاسود مذمت در نزد او بگفتند ابوالاسود را عجب آمد و دستها بر هم بسود و این بیت برخواند
اگر در دیده مجنون نشینی | بغیر از خوبی لیلی نبینی | |||||
تو مو میبینی و من پیچش مو | تو ابرو من اشارتهای ابرو |