کلیات سعدی/غزلیات/ابیات ساقط

این ابیات توسط کتابداران ویکی‌نبشته در پاورقی غزلیات یادشده آورده شده‌اند.

ابیات ساقط

این ابیات در هنگام چاپ از قلم افتاده و هر چند در عموم نسخه‌ها نیست ولی اصلی است و در چاپهای بعد باید در متن قرار گیرد.

غزل ۱۱ بعد از بیت پنجم:

  شور غم عشقش چنین حیفست پنهان داشتن در گوش نی رمزی بگو تا برکشد آواز را  
  شیراز پرغوغا شدست از فتنهٔ چشم خوشت ترسم که آشوب خوشت برهم زند شیراز را  

غزل ۱۶۵ بعد از بیت چهارم:

  که گفت هر چه ببینی ز خاطرت برود؟ مرا تمام یقین شد که سهو پندارد  

غزل ۲۲۴ (این بیت در حاشیهٔ یک نسخه است بخط غیر از متن)

  شکر غمازان نمیدانم که چون آرم بجای کانچه شکل بود گفتن بر من آسان گفته‌اند  

غزل ۳۲۶ بعد از بیت آخر:

  پنجهٔ قصد دشمنان می‌نرسد بخون من وین که بلطف میکشد منع نمی‌توانمش  

غزل ۳۴۱ بعد از بیت ۴:

  مرا نصیحت بیگانه منفعت نکند که راضیم که قفا بینم از ستمگر خویش  

غزل ۴۰۲ بعداز بیت چهارم :

  هرگز اندر همه عالم نشناسم غم و شادی مگر آن وقت که شادی خور و غمخوار تو باشم  

غزل ۴۱۵ بعد از بیت آخر ؛

  ایکاش که جان در آستین بودی تا بر سر مونس دل افشانم  

غزل ۴۴۲ بعد از بیت ۴ (این بیت در یک نسخه است و کلمهٔ آخر آن خوانده نمیشود)

  سوز از دل عاشقان برآید گر واقعها ز . . . . . . . . گویم  

غزل ۴۶۸ بعد از بیت پنجم:

  تا روان دارد[۱] روان دارم حدیثش بر زبان سنگدل گوید که یاد یار سیمین تن مکن  

  1. ظاهراً «تا روان دارم»