کلیات سعدی/غزلیات/مفردات
< کلیات سعدی | غزلیات
مفردات
میمیرم و همچنان نظر بر چپ و راست | تا آنکه نظر در او توانکرد کجاست؟ |
از روی نکو صبر نمیشاید کرد | لیکن نه باختیار میباید کرد |
خفتی و بخفتنت پراکنده شدیم | برخاستی و بدیدنت زنده شدیم |
نقاب از بهر آن باشد که بربندند روی زشت | تو زیبائی بنام ایزد چرا باید که بربندی؟ |
میشنیدم بحسن چون قمری | چون بدیدم ازان تو خوبتری |