کلیات سعدی/غزلیات/گفتم مگر به خواب ببینم خیال دوست

۹۸– ب

  گفتم مگر بخواب ببینم خیال دوست اینک علی‌الصباح نظر بر جمال دوست  
  مردم هلال عید بدیدند و پیش ما عیدست و آنک ابروی همچون هلال دوست[۱]  
  ما را دگر بسرو بلند التفات نیست از دوستی قامت با اعتدال دوست  
  زان بیخودم که عاشق صادق نباشدش پروای نفس خویشتن از اشتغال دوست  
  ای خواب گرد دیدهٔ سعدی دگر مگرد یا دیده جای خواب بود یا خیال دوست  

  1. شکل غلط قبلی: عیدست و آندو ابروی...