کلیات سعدی/مواعظ/در میان صومعه سالوس پر دعوی منم
< کلیات سعدی | مواعظ
۳۸ – ب
در میان صومعه سالوس پر دعوی منم | خرقهپوش جو فروش خالی از معنی منم | |||||
بتپرست صورتی در خانهٔ مکر و حیل | با منات و با سواع و لات و با عزی منم | |||||
میزنم لاف از رجولیت ز بیشرمی ولیک | نفس خود را کرده فاجر چون زن چنگی منم | |||||
زیر این دلق کهن فرعون وقتم بیریا[۱] | میکنم دعوی که بر طور غمش موسی منم | |||||
رفتم اندر میکده[۲] دیدم مقیمانش ولیک | بتپرست اندر میان قوم استثنی منم | |||||
سعدیا از درد صافی همچو من شو همچو من | زانکه با می مستحب حضرت مولی منم[۳] |