کلیله و دمنه از جمله کتب باستانی هند و ایرانی است که برای اولین بار به زبان سانسکریت نگارش یافته و سپس در ایران به فارسی برگردانده شده است. پس از ظهور اسلام و استیلای اعراب بر ایران، عبداله بن مقفع این کتاب را از پهلوی به تازی ترجمه کرد. سال‌ها بعد نصر بن احمد فرمان به ترجمه‌ی این کتاب از تازی به فارسی دری داد. همین ترجمه انگیزه‌ای برای رودکی شد تا متن آن را به شعر در آورد. اما در اوایل سده ۶ هجری ابوالمعالی نصراله منشی بار دیگر ترجمه‌ای بلیغ و منشیانه از این اثر خلق کرد که به کلیله و دمنه‌ی بهرام‌شاهی شهرت یافته است.[۱]

مقدمه نصراله منشی

صفحه‌ای از نسخه‌ای از کلیله و دمنه به تاریخ ۱۴۲۹ میلادی از هرات.

مقدمه عبداله ابن المقفع

مقدمه بوزرجمهر بختکان

باب برزویه طبیب

باب الاسد و الثور (باب شیر و گاو نر)

باب الفحص عن امر دمنه (باب پژوهش در مورد دمنه)

باب الحمامه المطوقه و الجرذ و الغراب و السلحفاه و الظبی (باب کبوتر طوقی، موش، زاغ، لاک‌پشت و آهو)

باب البوم و الغراب (باب جغد و کلاغ)

باب القرد و السلحفاة (باب بوزینه و لاک‌پشت)

باب الزاهد و ابن عرس (باب زاهد و راسو)

باب السنور و الجرذ (باب گربه و موش)

باب الملک و الطائر فنزة (باب شاه و مرغ فنزه)

صفحه‌ای از نسخه‌ای از کلیله و دمنه به تاریخ ۱۲۱۰ میلادی

باب الاسد و ابن آوی (باب شیر و شغال)

باب النابل و اللبوة (باب تیرانداز و ماده‌شیر)

باب الزاهد و الضعیف

باب الملک و البراهمة

باب الصائغ و السیاح (باب زرگر و جهانگرد)

باب ابن الملک و اصحابه (باب شاهزاده و یارانش)

خاتمه مترجم

پانویس

ویرایش
  1. لغت‌نامه‌ی دهخدا، به نقل از کتاب تاریخ ادبیات ایران تألیف صفا جلد ۲ ص ۹۴۸