کلیات سعدی/غزلیات/باد بهاری وزید از طرف مرغزار
< کلیات سعدی | غزلیات
۶۵۱
باد بهاری وزید از طرف مرغزار | باز بگردون رسید نالهٔ هر مرغزار | |||||
سرو شد افراخته کار چمن ساخته | نعره زنان فاخته بر سر بید و چنار | |||||
گل بچمن در برست ماه مگر یا خورست | سرو برقص اندرست بر طرف جویبار | |||||
شاخ که با میوهاست سنگ بپا میخورد | بید مگر فارغست از ستم نابکار | |||||
شیوهٔ نرگس ببین نزد بنفشه نشین | سوسن رعنا گزین زرد شقایق ببار | |||||
خیز و غنیمت شمار جنبش باد ربیع | نالهٔ موزون مرغ بوی خوش لالهزار | |||||
هر گل و برگی که هست یاد خدا میکند | بلبل و قمری چه خواند یاد خداوندگار | |||||
برگ درختان سبز پیش خداوند هوش | هر ورقی دفتریست معرفت کردگار | |||||
وقت بهارست خیز تا بتماشا رویم | تکیه بر ایام نیست تا دگر آید بهار | |||||
بلبل دستان بخوان مرغ خوش الحان بدان | طوطی شکرفشان نقل بمجلس بیار | |||||
بر طرف کوه و دشت روز طوافست و گشت | وقت بهاران گذشت گفتهٔ سعدی بیار[۱] |
- ↑ سه بیت ۶ و ۸ و ۹ ازین غزل در غزل شماره ۲۹۶ آمده.