کلیات سعدی/غزلیات/یار باید که هر چه یار کند
< کلیات سعدی | غزلیات
۲۳۷– ط
یار باید که هر چه یار کند | بر مراد خود اختیار کند | |||||
زینهار از کسی که در غم دوست | پیش بیگانه زینهار کند | |||||
بار یاران بکش که دامن گل | آن برد کاحتمال خار کند | |||||
خانهٔ عشق در خراباتست | نیکنامی در او چه کار کند؟ | |||||
شهربند هوای نفس مباش | سگ شهر استخوان شکار کند | |||||
هر شبی یار شاهدی بودن | روز هشیاریت خمار کند | |||||
قاضی شهر عاشقان باید | که بیک شاهد اختصار کند | |||||
سَر سعدی سرای سلطانست[۱] | نادر آنجا کسی گذار کند |
- ↑ سلطنتست.