برگه:حافظ قزوینی غنی.pdf/۱۹

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
یط
  • عیشم مدامست از لعل دلخواه۲۸۸
  • گر تیغ بارد در کوی آن ماه۲۸۹
  • ناگهان پرده بر انداختهٔ یعنی چه۲۹۰
  • وصال او ز عمر جاودان به۲۹۰
  • حرف ی ۶۷ غزل
  • آن غالیه خط گر سوی ما نامه نوشتی۳۰۳
  • اتت روائح رند الحمی و زاد غرامی۳۲۹
  • احمدالله علی معدلة السّلطان۳۲۳
  • ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی۳۴۶
  • ای پادشه خوبان داد از غم تنهائی۳۵۱
  • ای در رخ تو پیدا انوار پادشاهی۳۴۷
  • ایدل آندم که خراب از می گلگون باشی۳۲۱
  • ایدل بکوی عشق گذاری نمیکنی۳۴۱
  • ایدل گر از آن چاه زنخدان بدر آئی۳۵۲
  • ایدل مباش یکدم خالی ز عشق و مستی۳۰۲
  • ای قصّهٔ بهشت ز کویت حکایتی۳۰۴
  • ای که بر ماه از رخ مشکین نقاب انداختی۳۰۱
  • ای که دایم بخویش مغروری۳۱۶
  • ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی۳۴۰
  • ای که در کوی خرابات مقامی داری۳۱۲
  • ای که مهجوری عشّاق روا میداری۳۱۳
  • این خرقه که من دارم در رهن شراب اولی۳۲۷
  • با مدّعی مگوئید اسرار عشق و مستی۳۰۲
  • بجان او که گرم دست رس بجان بودی۳۰۸
  • بچشم کرده‌ام ابروی ماه سیمائی۳۴۹
  • بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی۳۴۰
  • بصوت بلبل و قمری اگر ننوشی می۲۹۸
  • بگرفت کار حسنت چون عشق من کمالی۳۲۶