رده:فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
- وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
- بحر: رمل مثمن مخبون محذوف
صفحهها در ردهٔ «فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن»
۵۵ صفحۀ زیر در این رده هستند؛ این رده در کل ۵۵ صفحه دارد.
د
ک
- کلیات سعدی/غزلیات/آخر ای سنگ دل سیم زنخدان تا چند
- کلیات سعدی/غزلیات/آن شکرخنده که پرنوش دهانی دارد
- کلیات سعدی/غزلیات/آن که بر نسترن از غالیه خالی دارد
- کلیات سعدی/غزلیات/آن نه زلفست و بناگوش که روزست و شبست
- کلیات سعدی/غزلیات/آن نه عشقست که از دل به دهان میآید
- کلیات سعدی/غزلیات/آنک از جنت فردوس یکی میآید
- کلیات سعدی/غزلیات/آه اگر دست دل من به تمنا نرسد
- کلیات سعدی/غزلیات/اتفاقم به سر کوی کسی افتادست
- کلیات سعدی/غزلیات/اخترانی که به شب در نظر ما آیند
- کلیات سعدی/غزلیات/از تو دل برنکنم تا دل و جانم باشد
- کلیات سعدی/غزلیات/اگر آن عهدشکن با سر میثاق آید
- کلیات سعدی/غزلیات/ای که از سرو روان قد تو چالاکترست
- کلیات سعدی/غزلیات/پیش رویت دگران صورت بر دیوارند
- کلیات سعدی/غزلیات/تا بود بار غمت بر دل بیهوش مرا
- کلیات سعدی/غزلیات/چه کند بنده که بر جور تحمل نکند
- کلیات سعدی/غزلیات/چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را
- کلیات سعدی/غزلیات/خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست
- کلیات سعدی/غزلیات/خرم آن بقعه که آرامگه یار آن جاست
- کلیات سعدی/غزلیات/خسرو آنست که در صحبت او شیرینیست
- کلیات سعدی/غزلیات/خوبرویان جفاپیشه وفا نیز کنند
- کلیات سعدی/غزلیات/در من این عیب قدیمست و به در مینرود
- کلیات سعدی/غزلیات/در من این هست که صبرم ز نکورویان نیست (۲)
- کلیات سعدی/غزلیات/دل نماندست که گوی خم چوگان تو نیست
- کلیات سعدی/غزلیات/دلبرا پیش وجودت همه خوبان عدمند
- کلیات سعدی/غزلیات/دلم از دست غمت دامن صحرا بگرفت
- کلیات سعدی/غزلیات/دوست دارم که بپوشی رخ همچون قمرت
- کلیات سعدی/غزلیات/دوش بی روی تو آتش به سرم بر میشد
- کلیات سعدی/غزلیات/ساعتی کز درم آن سرو روان بازآمد
- کلیات سعدی/غزلیات/سر تسلیم نهادیم به حکم و رایت
- کلیات سعدی/غزلیات/شاید این طلعت میمون که به فالش دارند
- کلیات سعدی/غزلیات/صبح میخندد و من گریه کنان از غم دوست
- کلیات سعدی/غزلیات/عشق ورزیدم و عقلم به ملامت برخاست
- کلیات سعدی/غزلیات/کاروان میرود و بار سفر میبندند
- کلیات سعدی/غزلیات/کاروانی شکر از مصر به شیراز آید
- کلیات سعدی/غزلیات/کس ندانم که در این شهر گرفتار تو نیست
- کلیات سعدی/غزلیات/کی برست این گل خندان و چنین زیبا شد
- کلیات سعدی/غزلیات/کیست آن فتنه که با تیر و کمان میگذرد
- کلیات سعدی/غزلیات/کیست آن کش سر پیوند تو در خاطر نیست
- کلیات سعدی/غزلیات/کیست آن لعبت خندان که پری وار برفت
- کلیات سعدی/غزلیات/کیست آن ماه منور که چنین میگذرد
- کلیات سعدی/غزلیات/گر کسی سرو شنیدست که رفتست اینست
- کلیات سعدی/غزلیات/گفتمش سیر ببینم مگر از دل برود
- کلیات سعدی/غزلیات/لاابالی چه کند دفتر دانایی را
- کلیات سعدی/غزلیات/مجلس ما دگر امروز به بستان ماند
- کلیات سعدی/غزلیات/مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
- کلیات سعدی/غزلیات/من چه در پای تو ریزم که خورای تو بود
- کلیات سعدی/غزلیات/نفسی وقت بهارم هوس صحرا بود
- کلیات سعدی/غزلیات/هر چه در روی تو گویند به زیبایی هست
- کلیات سعدی/غزلیات/هر کسی را نتوان گفت که صاحب نظرست
- کلیات سعدی/غزلیات/هر که را باغچهای هست به بستان نرود
- کلیات سعدی/غزلیات/هر که مجموع نباشد به تماشا نرود
- کلیات سعدی/غزلیات/هفتهای میرود از عمر و به ده روز کشید