رده:آثار هاتف اصفهانی
صفحهها در ردهٔ «آثار هاتف اصفهانی»
۱۹۶ صفحۀ زیر در این رده هستند؛ این رده در کل ۱۹۶ صفحه دارد.
ه
- هاتف اصفهانی (اشعار عربی)
- هاتف اصفهانی (اشعار عربی)/تجافی طبیبی نائیا عندوائیا
- هاتف اصفهانی (اشعار عربی)/سلمی علی رحلها و الرحل محمول
- هاتف اصفهانی (اشعار عربی)/نادمت اهل الحمی یوما بذی سلم
- هاتف اصفهانی (ترجیع بند)
- هاتف اصفهانی (تک بیتی)
- هاتف اصفهانی (رباعیات)
- هاتف اصفهانی (غزلیات)
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/آن دلبر محملنشین چون جای در محمل کند
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/آن کمان ابرو کند چون میل تیرانداختن
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/از دل رودم یاد تو بیرون نه و هرگز
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/امروز ما را گر کشی بیجرم از ما بگذرد
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/ای باده ز خون من به جامت
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/ای که در جام رقیبان می پیاپی میکنی
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/ای که مشتاق وصل دلبندی
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/ای گمشده دل کجات جویم
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/با چشم تو گهی که به رویت نظر کنم
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/با حریفان چو نشینی و زنی جامی چند
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/با من ار هم آشیان میداشت ما را در قفس
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/بتان نخست چو در دلبری میان بستند
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/بر خاکم اگر پا نهد آن سرو خرامان
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/بر دست کس افتد چو تو یاری نه و هرگز
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/بود مه روی آن زیبا جوان چارده ساله
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/بوده است یار بی من اگر دوش با رقیب
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/به بزمم دوش یار آمد به همراه رقیب اما
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/به حریم خلوت خود شبی چه شود نهفته بخوانیم
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/به ره او چه غم آن را که ز جان میگذرد
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/به قصد کوی تو بیرحم عاشقان ز وطنها
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/به گردون میرسد فریاد یارب یاربم شبها
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/به یک نظاره چون داخل شدی در بزم میخواران
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/بی من و غیر اگر باده خورد نوشش باد
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/بیمهری اگر چه بیوفا هم
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/پس از چندی کند یک لحظه با من یار دورانش
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/تا ز جان و دل من نام و نشان خواهد بود
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/تو ای وحشی غزال و هر قدم از من رمیدنها
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/جان به جانان کی رسد جانان کجا و جان کجا
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/جان و دلم از عشقت ناشاد و حزین بادا
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/جانا ز ناتوانی از خویشتن به جانم
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/جوانی بگذرد یارب به کام دل جوانی را
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/چو نی نالدم استخوان از جدایی
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/چون شیشهی دل نه از ستم آسمان پر است
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/چه شود به چهرهی زرد من نظری برای خدا کنی
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/چه گویمت که دلم از جدائیت چون است
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/حرف غمت از دهان ما جست
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/خوش آنکه نشینیم میان گل و لاله
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/داغ عشق تو نهان در دل و جان خواهد ماند
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/دانی که دلبر با دلم چون کرد و من چون کردمش
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/در پیش بیدلان جان، قدری چنان ندارد
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/دل بوی او سحر ز نسیم صبا نشنید
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/دل زارم بود در صیدگاه عشق نخجیری
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/دل عشاق روا نیست که دلبر شکند
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/دل من ز بیقراری چو سخن به یار گویم
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/دو چشمم خون فشان از دوری آن دلستانستی
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/رسید یار و ندیدیم روی یار افسوس
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/رفتی و دارم ای پسر بی تو دل شکستهای
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/روز و شب خون جگر میخورم از درد جدایی
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/روز وصلم به تن آرام نباشد جان را
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/ز غمزه، چشم تو یک تیر در کمان نگذاشت
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/زهی از رخ تو پیدا همه آیت خدایی
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/سرو قدی که بود دیدهی دلها به رهش
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/سوی خود خوان یک رهم تا تحفه جان آرم تو را
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/شب و روزی به پایان گر تو را در وصل یار آید
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/شب وصل است و با دلبر مرا لب بر لب است امشب
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/شبی فرخنده و روزی همایون روزگاری خوش
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/شستم ز میدر پای خم، دامن ز هر آلودگی
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/شکست پیر مغان گر سرم به ساغر می
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/شود از باد تا شمشاد گاهی راست گاهی کج
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/شهر به شهر و کو به کو در طلبت شتافتم
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/صبوری کردم و بستم نظر از ماه سیمایی
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/غم عشق نکویان چون کند در سینهای منزل
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/قاصد به خاک بر سر کویش فتاده کیست
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/کجایی در شب هجران که زاریهای من بینی
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/کدام عهد نکویان عهد ما بستند
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/کردهاست یا قاصد نهان مکتوب جانان در بغل
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/کوی جانان از رقیبان پاک بودی کاشکی
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/گر آن گلبرگ خندان در گلستانی دمی خندد
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/گردد کسی کی کامیاب از وصل یاری همچو تو
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/گریه جانسوز مرا ناله ز دنباله نگر
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/گفتم که چاره غم هجران شود نشد
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/گفتم نگرم روی تو گفتا به قیامت
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/گفتیم درد تو عشق است و دوا نتوان کرد
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/گل خواهد کرد از گل ما
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/گواهی دهد چهرهی زرد من
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/گوهرفشان کن آن لب کز شوق جان فشانم
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/گه ره دیر و گهی راه حرم میپویم
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/لبم خموش ز آواز مدعا طلبی است
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/مپرس ای گل ز من کز گلشن کویت چسان رفتم
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/مطلب و مقصود ما از دو جهان، اوست اوست
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/من پس از عزت و حرمت شدم ار خار کسی
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/منم آن رند قدح نوش که از کهنه و نو
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/مهر رخسار و مه جبین شدهای
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/مهی کز دوریش در خاک خواهم کرد جا امشب
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/ناقهی آن محمل نشین چون راند از منزل مرا
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/نوید آمدن یار دلستان مرا
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/نه با من دوست آن گفت و نه آن کرد
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/هر شبم نالهی زاری است که گفتن نتوان
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/هرگزم امید و بیم از وصل و هجر یار نیست
- هاتف اصفهانی (غزلیات)/یک گریبان نیست کز بیداد آن مه پاره نیست
- هاتف اصفهانی (قصاید)
- هاتف اصفهانی (قصاید)/حبذا شهری که سالار است در وی سروری
- هاتف اصفهانی (قصاید)/دارم از آسمان زنگاری
- هاتف اصفهانی (قصاید)/رو ای باد صبا ای پیک مشتاقان سوی گلشن
- هاتف اصفهانی (قصاید)/زهی مقصود اصلی از وجود آدم و حوا
- هاتف اصفهانی (قصاید)/سحر از کوه خاور تیغ اسکندر چو شد پیدا
- هاتف اصفهانی (قصاید)/کردهام از کوی یار بیهده عزم سفر
- هاتف اصفهانی (قصاید)/نسیم صبح عنبر بیز شد بر تودهی غبرا
- هاتف اصفهانی (قصاید)/نسیمی به دل میخورد روحپرور
- هاتف اصفهانی (گزیده اشعار رشحه)
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/آمد هزار تیر تو بر جسم چاک چاک
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/آن بت گل چهره یارب بسته از سنبل نقاب
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/ای از لب تو به خون رخ لعل خضاب
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/ای ضیاء السلطنه ای بانوی گیتی مدار
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/باز دل برد از کفم زلف نگار تازهای
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/به قید زلف تو آن دل که پای بند شود
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/به یاد روی تو بر مه شبی نظر کردم
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/پی وصل تو ما را زور و زری نیست
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/تاج دولت تا ز خاک درگهش بر سر زدم
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/تو آن شهریاری که از آستینت
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/جان و دل بیرون کس ازدست تو مشکل میبرد
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/جدا از زلف و رخسار تو جان دادم به ناکامی
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/جفا و جور تو عمری بدین امید کشیدم
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/چه شود اگر که بری ز دل همه دردهای نهانیم
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/دامن قاتل به دست آمد دم بسمل مرا
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/دردا که بود خاصیت این چشم ترم را
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/دل رفت و ز خون دیده ما را
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/ز دوری تو دو چشمم چو رود جیحون است
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/ز هر مژگان کند صد رخنه در دل
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/شب و روز من آن داند که دیده است
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/غم نه گر خاکم به باد از تندی خوی تو رفت
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/فرستد مژدهی وصلی چو خو کردم به هجرانش
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/فلک کینه گرا دوش به آهنگ جفا
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/ماهم اگر به قهر شد از لطف باز گشت
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/میطپد از شوق دل در سینهام گوئی که باز
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/نکشد دل به جز آن سرو قدم جای دگر
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/هر کجا نام ز دانش همه افلاک حجاب
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/همی ریزد به روی یکدگر دلهای مجروحان
- هاتف اصفهانی (گزیدهی اشعار رشحه)/یکی شد تا به کویت بانگ زاغ و نغمهی بلبل
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/آه که از جور چرخ، وز ستم روزگار
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/آه که از جور فلک شد به باد
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/از محمدعلی آن گلبن بیخار افسوس
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/بلبل گویای این باغ آذر از دور سپهر
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/به تایید دارای گردون سپهر
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/به حکم بندهی خلاق آن رزاق بیمنت
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/چو حوری جهان آن پسندیده زن
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/چو عبدالباقی آن خان فلک قدر
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/چون آقا صادق آن فروزان اختر
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/چون خان جهان پناه از دور زمان
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/چون ز بیداد چرخ بدرنسا
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/حیف از حاجی محمد صادق روش ضمیر
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/حیف از فاطمه آن نخل جوان
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/حیف از هدیه آن گل رعنا
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/حیف ز حاجی نبی گوهر بحر وجود
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/حیف و صد حیف کز نهیب اجل
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/خان احمد دون کز ستم و ظلم پیاپی
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/خان احمدبیک چون به جنت
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/خان جم کوکبه عبدالرزاق
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/خان ذیجاه فلک مرتبه عبدالرزاق
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/خان والا گهر محمدخان
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/خسرو کشور سخن مشتاق
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/در زمان خدیو دارا شان
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/در عهد خان دوران فرمانروای گیتی
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/دریغ از حاجی ابراهیم آن دانای روشندل
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/دریغ و درد کز بیداد گردون
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/دریغ و درد که دور سپهر فاطمه را
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/دریغا که شد در نقاب تراب
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/ساکن کنعان مهجوری خلیل
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/سپهر فضل و هنر آفتاب عز و شرف
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/سپهر مجد و خورشید سماحت اختر عزت
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/شکرلله که جهان را ز قدوم
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/شمع بزم اهل دل آقا علیاکبر که بود
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/صد هزار افسوس کز بیمهری گردون نهاد
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/صدهزار افسوس از فخر زمان زینت که بود
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/صدهزار افسوس کز جور سپهر واژگون
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/فخر زمان میرزا صادق نیکو سرشت
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/فخر سادات رفیع الدرجات
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/گرامیترین یاری از دوستان
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/گوهر این نه صدف آقا عزیز
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/محیط مروت که جوید نقاب
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/میرزا صادق که پیش قامتش
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/هزار افسوس کز بزم جهان ناگاه بیرون شد
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/هزار افسوس کز بیداد گردون
- هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/هزار حیف که از گلشن جهان آخر
- هاتف اصفهانی (مطایبات)
- هاتف اصفهانی (مطایبات)/با حریفی که بیسبب دارد
- هاتف اصفهانی (مطایبات)/بیار وعده خلافم گر اتفاق افتاد
- هاتف اصفهانی (مقطعات)
- هاتف اصفهانی (مقطعات)/الهی ازین ششپر بینظیر
- هاتف اصفهانی (مقطعات)/امیر داد گستر خان عادل
- هاتف اصفهانی (مقطعات)/تو ای نسیم صباحی که پیک دلشدگانی
- هاتف اصفهانی (مقطعات)/خار بدرودن به مژگان خاره فرسودن به دست
- هاتف اصفهانی (مقطعات)/زنگیی با دو ترک و دو هندو
- هاتف اصفهانی (مقطعات)/صبح و شامی و ماهرخساری
- هاتف اصفهانی (مقطعات)/عزیزم بهر آزارم نهانی
- هاتف اصفهانی (مقطعات)/گفت فیاض خان والا شان
- هاتف اصفهانی (مقطعات)/مجوش ای فرومایه گر من تو را