رده:غزلیات خواجوی کرمانی
صفحهها در ردهٔ «غزلیات خواجوی کرمانی»
۲۰۰ صفحۀ زیر در این رده هستند؛ این رده در کل ۹۳۳ صفحه دارد.
(صفحهٔ قبلی) (صفحهٔ بعدی)خ
- خواجوی کرمانی (غزلیات)
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آب آتش میبرد خورشید شبپوش شما
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آب آتش میرود زان لعل آتش فام او
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آب رخ ما بری و باد شماری
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آتش اندر آب هرگز دیدهئی
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آخر از سوز دل شبهای من یاد آورید
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آخر ای یار فراموش مکن یارانرا
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آشنای تو ز بیگانه و خویشش چه خبر
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آفتابست یا ستارهی بام
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آن پریچهره که جور و ستم آئین دارد
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آن ترک بلغاری نگر با چشم خونخوار آمده
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آن ترک پریچهره مگر لعبت چینست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آن تن ماست یا میان شما
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آن جوهر جانست که در گوهر کانست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آن حور ماه چهره که رضوان غلام اوست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آن خط شب مثال که بر خور نوشتهاند
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آن رفت که میل دل من سوی شما بود
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آن زمان کز من دلسوخته آثار نبود
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آن شکر لب که نباتش ز شکر میروید
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آن عید نیکوان بدر آمد بعیدگاه
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آن فتنه چو برخیزد صد فتنه برانگیزد
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آن لب شیرین همچون جان شیرین
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آن ماه بین که فتنه شود مهر انورش
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آن ماه پری رخ را در خانه نمیبینم
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آن ماه مهر پیکر نامهربان ما
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آن نقش بین که فتنه کند نقشبند را
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آن نگینی که منش میطلبم با جم نیست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آن نه رویست مگر فتنهی دور قمرست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آندم که نه شمع و نه لگن بود
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آنزمان مهر تو میجست که پیمان میبست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آنکو به شکر ریزی شور از شکر انگیزد
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آنکه بر هر طرفی منتظرانند او را
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آنکه جز نام نیابند نشان از دهنش
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آنکه لعلش عین آب زندگانی یافتیم
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آنکه هرگز نظری با من شیدا نکند
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آورده ایم روی بسوی دیار خویش
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آه از آن یار که نبود خبر از یارانش
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آه کز آهم مه و پروین بسوخت
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/آید ز نی حدیثی هر دم بگوش جانم
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ابر نیسان باغ را در للی لالا گرفت
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ابروی تو طاقست که پیوسته هلالست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/اروض الخلدام مغنی الغوانی
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/از باد صبا در سر زلفش چو خم افتد
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/از برای دلم ای مطربهی پردهسرای
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/از روضهی نعیم جمالش روایتیست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/از سر جان درگذر گر وصل جانان بایدت
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/از صومعه پیری بخرابات درآمد
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/از عمر چو این یک دو نفس بیش نداریم
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/از لب شیرین چون شکر نبات آوردهئی
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/از لعل آبدار تو نعلم برآتشست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/از مشک سوده دام بر آتش نهادهئی
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/اسیر قید محبت ز جان نیندیشد
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/اشارت کرده بودی تا بیایم
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/اشکست که میگردد در کوی تو همرازم
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/اکنون که از بهشت نشان میدهد نسیم
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/اگر آن ماه مهربان گردد
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/اگر او سخن نگوید سخنست در دهانش
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/اگر ترا غم امثال ما بود غم نیست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/اگر تو عشق نبازی بعمر خویش چه نازی
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/اگر چه بلبل طبعم هزار دستانست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/اگر در جلوه میری سمند باد جولانرا
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/اگر دو چشم تو مست مدام خواهد بود
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/اگر ز پیش برانی مرا که برخواند
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/اگر سرم برود در سر وفای شما
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/الوداع ای دلبر نامهربان بدرود باش
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/امروز که من عاشق و دیوانه و مستم
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/امشب ای یار قصد خواب مکن
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/اهل تحقیق چو در کوی خرابات آیند
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/اهل دل پیش تو مردن ز خدا میخواهند
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/اهل دل را از لب شیرین جانان چاره نیست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/اهل دل را خبر از عالم جان آوردیم
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای آفتاب رویت در اوج دلفروزی
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای آینه قدرت بیچون الهی
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای از حیای لعل لبت آب گشته می
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای از شب قمرسا بر مه نقاب بسته
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای از گل رخسار تو خون در دل لاله
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای باد سحرگاهی زینجا گذری کن
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای باغبان بگو که ره بوستان کجاست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای بت یاقوت لب وی مه نامهربان
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای بر عذار مهوشت آن زلف پرشکست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای برده عارضت به لطافت ز مه سبق
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای بناوک زده چشم تو یک اندازانرا
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای بوستان عارض تو گلستان جان
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای پرده سرایان که درین پرده سرائید
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای پسر دامن اهل قدم از دست مده
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای پیر مغان شربتم از درد مغان آر
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای پیک صبا حال پری چهرهی ما چیست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای پیک عاشقان اگر از حالم آگهی
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای تتق بسته از تیره شب برقمر
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای ترک آتش رخ بیار آن آب آتش فام را
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای ترک پریچهره بدین سلسله موئی
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای تنم کرده ز غم موئی و در مو زده خم
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای جان جهان جان وجهان برخی جانت
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای جان من بیاد لبت تشنه بر شراب
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای چراغ دیدهی جان روی تو
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای چشم تو بند مستان
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای چشم می پرستت آشوب چشم بندان
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای چشم نیمخواب تو از من ربوده خواب
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای چیده سنبل تر در باغ دسته بسته
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای حبش بر چین و چین در زنگبار انداخته
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای حلقه زده افعی مشکین تو بر دوش
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای خط سبز تو همچون برگ نیلوفر در آب
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای خواجه مرا با می و میخانه رها کن
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای خوش وصل یار و فصل بهار
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای خوشا مست و خراب اندر خرابات آمده
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای خوشه چین سنبل پرچینت سنبله
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای درد تو درمان دل و رنج تو راحت
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای دل ار سودای جانان داری از جان درگذر
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای دل ار صحبت جانان طلبی جان درباز
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای دل اگر دیو نی ملک سلیمان چکنی
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای دل مکن انکار و از این کار میندیش
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای دل من بسته در آن زنجیر سمنسا دل
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای دل نگفتمت که ز زلفش عنان بتاب
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای دلم بسته ز زلف سیهت زناری
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای دلم جان و جهان در راه جانان باخته
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای دلم را شکر جانپرورت چون جان عزیز
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای دو چشم خوش پر خواب تو درخوابی خوش
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای رخ تو قبلهی خورشید پرستان
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای رخت شمع بت پرستان شمع برون بر از شبستان
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای رفته پیش چشمهی نوش تو آب می
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای روان از شکر تنگ تو شکر تنگ تنگ
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای روانم بلب لعل تو آورده پناه
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای روضهی رضوان ز سر کوی تو بابی
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای روی تو چشمهی خور چشم
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای ز چشمت رفته خواب از چشم خواب
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای ز سنبل بسته شادروان مشکین بر سمن
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای زلف تو زنجیر دل حلقه ربایان
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای ساربان به قتل ضعیفان کمر مبند
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای سبزه دمانیده بگرد قمر از موی
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای سر زلف ترا پیشه سمن فرسائی
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای سر زلف تو درحلقه و تاب افتاده
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای سر زلف تو لیلی و جهانی مجنون
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای سرو خرامندهی بستان حقایق
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای سنبل تازه دسته بسته
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای سنبلهی زلف تو خرمن زده بر ماه
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای سواد خط توشرح مصابیح جمال
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای شام زلفت بتخانهی چین
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای شب زلفت غالیه سا وی مه رویت غالیه پوش
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای شب قدر بیدلان طرهی دلربای تو
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای شبت غالیه آسا و مهت غالیه پوش
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای شده بر مه ز شبه مهره ساز
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای شمع چگل دوش در ایوان که بودی
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای صبا احوال دل با آن صنم تقریر کن
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای صبا با بلبل خوشگوی گوی
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای صبا حال جگر گوشهی ما چیست بگو
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای صبا غلغل بلبل بگلستان برسان
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای صبح صادقان رخ زیبای مصطفی
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای طبیب دل ریش از سر بیمار مرو
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای غره ماه از اثر صنع تو غرا
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای غم عشق تو آتش زده در خرمن دل
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای غمزهی جادویت افسونگر بیماران
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای فدای قامتت هر سرو بستانی که هست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای قمر تابی از بناگوشت
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای کرده تیره شب را بر آفتاب منزل
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای کرده مه را از تیره شب نقاب
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای کفر سر زلف تو غارتگر ایمان
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای که از سرچشمهی نوشت برفت آب نبات
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای که بر دیدهی صاحبنظران میگذری
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای که شهد شکربن تو برد آب نبات
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای لاله برگ خویش نظرت گلستان چشم
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای لاله زار آتش روی تو آب روی
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای لب لعلت ز آب زندگانی برده آب
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای لب میگون تو هم شکر و هم شراب
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای لب و گفتار تو کام دل و قوت جان
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای لبت بادهفروش و دل من بادهپرست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای لبت خنده بر شراب زده
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای لبت میگون و جانم می پرست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای ماه تو مهر انور دل
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای ماه قیچاقی شبست از سر بنه بغطاق را
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای مرغ خوشنوا چه فرو بستهئی نفس
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای مقیمان درت را عالمی در هر دمی
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای ملک دلم خراب کرده
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای من ز دو چشم نیم مستت مست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای مهر ماه روی ترا زهره مشتری
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای می لعل تو کام رندان
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای میان تو چو یک موی و دهان یکسر موی
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای نسیم سحری بوی بهارم برسان
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای نغمهی خوشت دم داود را شعار
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای نفس مشک بیز باد بهاری
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای هیچ در میان نه ز موی میان تو
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ایا صبا خبری کن مرا از آن که تو دانی
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ایا صبا گرت افتد بکوی دوست گذار
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ایدل ار خواهی به دولتخانهی جانت برم
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ایکه از باغ رسالت چو تو شمشاد نخاست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ایکه از دفتر حسنت مه تابان بابیست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ایکه از شرمت خوی از رخسارهی خور میچکد
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ایکه چو موی شد تنم در هوس میان تو
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ایکه زلف سیهت برگل روی آشفتست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ایکه عنبر ز سر زلف تو دارد بوئی
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ایکه گوئی کز چه رو سر گشته میکردی چو گوی
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ایکه لبت آب شکر ریختست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/ایکه هر دم عنبرت بر نسترن چنبر شود
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/این باد کدامست که از کوی شما خاست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/این بوی بهارست که از صحن چمن خاست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/این ترک زنگاری کمان از خیل خاقان میرسد
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/این چنین صورت گر از آب و گلست
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/این چه بادست کزو بوی شما میشنوم
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/این چه بادست که از سوی چمن میآید
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/این چه بویست ای صبا از مرغزار آوردهئی
- خواجوی کرمانی (غزلیات)/این چه بویست که از باد صبا میشنوم